من است ، بر صداق معلوم . پس وكيل زوج گويد : « قبلت النّكاح له على الصّداق المعلوم » . يعنى : قبول كردم به زنى دائمى ، آن زن را كه موكَّله تو است ، از براى آن مرد كه موكَّل من است ، بر صداق معلوم . و اگر يكى را ضمير و ديگرى را اسم ظاهر نمايند ، شش قسم ديگر نيز زياده مىشود . ( 1 ) و اگر بكر و بالغهء رشيده باشد ، يك مرتبه اين وجوه را به وكالت او بخوانند ، و مرتبهء ديگر به وكالت پدرش . به اين قسم كه وكيل پدرش بگويد : « أنكحت ابنة موكَّلى زينب موكَّلك احمد على الصّداق المعلوم » . يعنى : به زنى دائمى دادم دختر موكَّل خودم زينب را ، به موكَّل تو احمد ، بر صداق معلوم . پس وكيل مرد گويد : « قبلت النّكاح لموكَّلي أحمد على الصّداق المعلوم » . يعنى : قبول كردم به زنى دائمى ، دختر موكَّل تو زينب را ، از براى موكَّل خودم احمد ، بر صداق معلوم . و ساير وجوه را نيز از آن چه ذكر شد ، مىتوان دانست ( 2 ) و همچنين ( 3 )