ضعيف است و حقّ آن است كه احتياج به تقدير نزاع نيست . و مثل مصالحه است . مسالمه و چون مجرّد هر دو لازم است ، پس ( 1 ) اينها نيز لازم هستند نه متعدّى . و قول صاحب مغنى به اين كه الف باب مفاعله نيز از حروف تعديه است و از اين جهت جالستك به معنى هم نشين شدم ترا استعمال شده ، نادر است با وجود اين كه تعديهء وى [ آن ] نيز بنا بر اين است ، كه به معنى هم نشينى خود گردانيدم ترا ، باشد نه به معنى همنشين شدم ترا . و مقتضاى ( 2 ) اصل ، ثانى است بلى چون كه اجماعى اماميّه است كه عقد مصالحه از عقود ناقله است ، پس بايد معنى نقل در وى [ آن ] اعتبار