جهت اين كه ضمان ما لم يجب است و ضمان ما لم يجب باطل است به اين معنا كه در معنى ضمانت اخذ شده است در لغت و عرف كه مسبوق به حقّ واجب باشد ، زيرا كه به محض اين كه از وراء جدار شنيده شود كه فلان شخص ، ضامن فلان شخص شد ، متبادر از ضمان اين مىشود كه بر آن شخص دينى و مانند آن واجب شده بود ، كه اين شخص آن را بر ذمّهء خود كشيده است و لكن نصرت و دفع ، خارج از ضمان جريره است پس اگر در صيغه ذكر نشود ، باطل نمىشود و اگر ذكر شود مثل شرط واجب الوفاء است . و امّا إرث اگر ذكر نيز نشود ، ثابت است ( 1 ) زيرا كه آن از أحكام اين صيغه است . پس ذكر وى [ إرث ] ضرور [ ى ] نيست . سيّم : صيغهء اخوّت است . بدان كه جناب پيغمبر صلَّى الله عليه و آله از مكَّه به مدينه كه هجرت فرمود ، در ميان أصحاب خود برادرى انداخت به مقتضاى الطَّيِّبون لِلطَّيِّبينَ