رجوع كردم از طلاق به زوجيّت و انكار طلاق نيز رجوع است تعبّدا ( 1 ) و هم با فعل ( 2 ) مثل تقبيل و لمس و وطى و لكن با نيّت رجوع پس با نيّت عدم رجوع موجب رجوع نيست و چون كه فعل مجمل است پس علم رسانيدن به رجوع بدون اخبار زوج مشكل است . بلى دور نيست كه اگر اظهر وجوه آن ، فعل رجوع باشد تقديم ظاهر بر اصل بشود ( 3 ) پس اگر زوج بگويد رجوع نكرده بودم ( 4 ) مثل آن باشد كه در قول انكار نمايد زيرا كه بر هر دو ، اطلاقات رجوع صادق است مگر گفته شود كه اطلاقات موضوع از براى واقع و كاشف وى [ آن ] علم و قول و فعل هر دو مفيد ظنّ و رجوع ظنّى مصداق رجوع نيست و لكن در قول حكم به رجوع مىشود به جهت اجماعات و آيات و اخبار بر حجيّت ظواهر الفاظ . پس فعل ، بر اصل عدم رجوع باقى است . بدان كه مصالحه نمودن زوج حقّ الرجوع را به زوجه نه به غير او جايز