responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان    جلد : 1  صفحه : 768


اين مذكور شده باشد جمعى كه امام يا نايب او در ميان ايشان باشد ، و « اذا كانوا » اشاره به آن جماعت باشد و « ليلبس » امر به امام يا نايب او باشد كه در ميان ايشان باشد ، يا اكتفا شده باشد به تعيين آن و معهود بودن آن نزد ايشان .
و ثانيا آنكه مذكور شد مكرر كه امر دلالت نمىكند مگر بر اعم از استحباب يا وجوب ، بمعنى اعم از تخييرى ، آيا نمىبينى كه « ليلبس » نيز امر است با آنكه پوشيدن برد و عمامه سنت است نه واجب به اجماع علما .
ديگر استدلال كرده‌اند به آنچه روايت كرده است شيخ رحمه اللَّه در تهذيب [1] و استبصار [2] به سندى موثق به ابان بن عثمان - كه بمنزلهء صحيح است نزد علماء - از فضل بن عبد الملك كه گفته : سمعت أبا عبد اللَّه عليه السّلام يقول إذا كان قوم في قرية صلَّوا الجمعة أربع ركعات ، فإن كان لهم من يخطب بهم جمّعوا إذا كانوا خمسة نفر و إنّما جعلت ركعتين لمكان الخطبتين ، [3] يعنى شنيدم از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام كه مىفرمود هرگاه بوده باشند قومى در دهى مىگزارند جمعه را چهار ركعت ، [4] پس اگر بوده باشد از براى ايشان كسى كه خطبه بخواند به ايشان نماز جمعه مىگزارند هرگاه بوده باشند پنج نفر ، و بدرستى كه قرار داده نشده است دو ركعت مگر از براى دو خطبه .
وجه استدلال آنكه امر شده به گزاردن جمعه پنج نفر را هرگاه بوده باشد در ميان ايشان كسى كه خطبه بخواند بىاشتراط امام يا نايب او .
جواب آنكه امر واقع نشده بلكه جمله فعليّه است و آن دلالت ندارد مگر بر جواز يا رجحان پس ثابت نشود به آن مگر وجوب تخييرى ، و جمعى كه قائلند به حرمت نماز جمعه بى امام يا نايب او تخصيص مىدهند امثال اين حديث را به صورت وجود امام يا نايب او ، از براى جمع ميانه دلايل يا اينكه حمل مىكنند « من يخطب » را بر كسى كه مأذون باشد در خطبه خواندن نه اينكه قادر باشد بر آن ، و اين دور است و اعتماد بر آن است كه ما گفتيم .
و ديگر استدلال كرده‌اند به آنچه روايت شده از پيغمبر صلَّى اللَّه عليه و آله در خطبه‌اى كه در روز جمعه مىخوانده فرموده : إن الله تعالى قد فرض عليكم جمعة ، فمن تركها في حياتى أو بعد موتى استخفافا بها أو جحودا لها ، فلا جمع الله شمله و لا بارك الله له في أمره ألا و لا صلاة له ، ألا و لا زكات له ، ألا و لا حج له ، ألا و لا صوم له ، ألا و لا برّ له ، حتّى يتوب ، [5] يعنى بدرستى كه



[1] التهذيب ج 3 ، ص 238
[2] الاستبصار ج 1 ، ص 420
[3] الاستبصار ، ج 1 ، ص 420 ، ح 1614 ؛ وسائل الشيعه ج 7 ، ص 304
[4] يعنى ظهر جمعه را چنان كه گذشت كه اطلاق جمعه بر آن نيز شايع است ( منه رحمه اللَّه )
[5] روض الجنان ، ج 2 ، ص 754 ، منتهى ج 1 ، ص 317 ؛ وسائل الشيعه ج 7 ، ص 302 براى خطبه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله رجوع شود به سنن ابن ماجه ج 1 ، ص 343 ؛ سنن البيهقى ج 3 ، ص 171 ؛ الترغيب و الترهيب ج 1 ، ص 510 ؛ مجمع الزوائد ج 2 ، ص 169

768

نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان    جلد : 1  صفحه : 768
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست