نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان جلد : 1 صفحه : 40
حكايتى را از پدرش نقل كرده است كه زمانى ، شاه صفى از خليفه سلطان خواست تا با احضار همهء علما ، نماز جمعهاى برپا كند تا او نيز در آن شركت جويد . امام جمعهء وقت ، ملا محمد باقر خراسانى بود ، وقت نماز ، خليفه سلطان از امام جمعه خواست كه آن روز ، به جاى نماز جمعه ، نماز ظهر را بخواند و او نيز چنين كرد . پس از آن ، وى مورد انتقاد ملا محمد رفيعا قرار گرفت كه چرا كسى كه خود نماز جمعه را واجب عينى مىداند ، حاضر شده است به خاطر وزير اعظم ، نماز ظهر بخواند . [1] اين جز سازش با قدرت و به انگيزهء حفظ موقعيت ، عامل ديگرى نمىتواند داشته باشد . پس از آن ، از وساطت ائمهء جمعه براى افراد مجرم كه پشت سر آنها نماز مىخوانند انتقاد كرده ، مىگويد : « ملا محمد طاهر قمى ( م 1098 ) ، امام جمعهء پر نفوذ قم ، از شخصى راهزن با نام كاووس حمايت كرد و حمايت او سبب شد تا به جاى اعدام ، حكومت وى را به حبس ابد محكوم كند ! » وى از خوشحالى ائمهء جمعه در وقت شلوغى مسجد و ناراحتى آنان در وقت خلوتى ياد كرده و اين را ناشى از رياكارى آنان دانسته است . همچنين از اين كه فرزند ملا محمد باقر خراسانى ، كه نماز جمعه را در مسجد حكيم اصفهان اقامه مىكرده و از شاه خواسته است تا اجازه دهد وى در مسجد شاه نماز جمعه را بخواند ، انتقاد كرده و او را متهم به رياست طلبى و ريا كارى كرده است . همچنين از طلبهاى كاشانى ياد كرده كه پس از تحصيل در اصفهان ، به هواى امامت جمعهء اين شهر به كاشان آمد ، اما فرزندان امام جمعهء درگذشتهء شهر ، اجازهء واگذارى منصب نماز جمعه را به او ندادند . وى به روستاى خود باريكرسف رفت و چون نتوانست نماز جمعهء مفصلى راه بيندازد ، از اندوه درگذشت . وى همچنين از يكى از ائمهء جماعت كاشان ياد كرده كه مصاحبت با حاكم ظالم اين شهر داشته و زمانى هم كه حاكم درگذشت ، وى ابتدا داخل قبر او رفت تا عذاب قبر نداشته باشد ؛ كارى كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله براى فاطمهء بنت اسد كرده و خود ابتدا در قبر او خوابيد . وى به سهلگيرى موجود در تعريف عدالت براى امام جماعت و جمعه اشاره كرده ، مىگويد كه اين زمان ، همه قول ابن جنيد را پذيرفتهاند كه صرف مسلمان بودن در عدالت كافى است مگر آن كه چيزى آن عدالت را زايل كند . در حالى كه ساير فقها ، عدالت را به صورت سختگيرانه ترى تفسير مىكنند . وى در انتها از اين كه علامهء مجلسى به هر آدم بى سوادى اجازهء اقامهء نماز جماعت و يا اجازهء روايتى مىدهد ، برآشفته و به انتقاد از او پرداخته است . در ميانهء رساله ، گفتگويى هم از علامهء مجلسى با رستم خان سپهسالار آورده است ؛ مجلسى از او پرسيد : آيا در وقتى كه
[1] اين حكايت به لحاظ تاريخى مشكل دارد كه شرح آن را در گزارش كتاب حديقة الشيعهء رضوى در ذيل همين حكايت آوردهايم .
40
نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان جلد : 1 صفحه : 40