« نكثت طائفة و فسقت أخرى و مرق آخرون » [1] ، تجديد شد و سزاوار است باز هم به شعر سابق « رگ رگ است اين آب شيرين آب شور » إلخ كه مأخوذ از اخبار است ، تمثّل كنيم . < فهرس الموضوعات > [ 7 . استفاده از امكانات مملكت براى سركوبى ملَّت ] < / فهرس الموضوعات > [ 7 . استفاده از امكانات مملكت براى سركوبى ملَّت ] هفتم : از آن قواى ملعونه ، اغتصاب قواى حافظهء ملَّيّهء من الماليّة و العسكريّة و غيرهما ، و صرف آنها در سركوبى خودشان است ، انتخاب سرداران عسكريه از اجانب و معاندين دين مبين ، و زمام عساكر اسلاميّه را به آنان واگذاشتن ، و تربيت جند را به ايشان مفوّض داشتن ، همه براى تكميل اين قوّه و به غرض عدم مبالات و استنكاف نداشتن آن بى خردان از همه چيز بى خبر و وظيفهء مقاميّه ناشناس است ، از مخالفت احكام شريعت و جسارت به قتل نفوس و هتك اعراض و نهب اموال ملَّت ، تهريش عشاير و ايلات وحشيّه هم ، مكمّل اين قوّه و سرآمد علَّت و علَّة العلل همه ، همان نادانى و جهالت است ، چنانچه ساير خرابىها هم همه ، مترتّب بر آن و از فروع آن است . < فهرس الموضوعات > [ مقصد دوم : راههاى علاج قواى استبداد ] < / فهرس الموضوعات > [ مقصد دوم : راههاى علاج قواى استبداد ] مقصد دويم : در اشارهء اجماليه به علاج قواى ملعونه :
[1] . نهج البلاغه ، خ 3 « فلمّا نهضت بالامر نكثت طائفة و مرقت اخرى و قسط آخرون » اشاره به سه گروه ناكثين و مارقين و قاسطين است يعنى وقتى من بر ولايت امر مردم برخاستم و حكومت را بدست گرفتم ، عدهاى پيمان شكستند و عدهء ديگرى فاسق شدند و بقيه نيز ظلم و ستم روا نمودند .