علاج آن از دست علماى امّت و عقلا و دانايان ملَّت هم خارج و جز به توبه و انابه و تضرّع و ابتهال و الحاح و توسّل و استشفاع از مظاهر رحمت - صلوات اللَّه عليهم - علاج ناپذير است . * ( رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ) * [1] و اجمع على التّقى كلمتنا ، و على الهدى شملنا بمحمّد و آله الطَّاهرين - صلوات اللَّه عليهم اجمعين . [ قلع شجرهء استبداد ، علاج بقيه قواى آن ] و امّا علاج بقيهء قواى ملعونه جز به قلع شجرهء خبيثهء استبداد و سلب فعاليت ما يشاء و انتزاع قواى فعّالهء مغصوبه ممكن نگردد . تا اين شجرهء ملعونه بر قرار و اساس دل بخواهانهء حكمرانى استوار ، و قواى فعاليّهء ملَّيّه مغصوب است ، نه تعذيب و قتل و اسر و حبس و استيصال نفوس ابيّه و احرار و امجاد امّت به حدّى واقف ، و نه اغتصاب هستى و دارائى ملَّت و صرف در سركوبى خودشان به جائى منتهى ، و حالت مملكت چنان است كه شاعر از لسان جغد ساكن خرابه به جغد ديگر گفته : < شعر > گر ملك اين است و همين روزگار زين ده ويران دهمت صد هزار [2] < / شعر > تا قانون جامع وظايف تمام طبقات در مملكت مجرى و عدم تفرقه بين قوى و ضعيف در احكام قانونيّه به حدّى كه لا يطمع القوىّ فى باطله و لا ييأس الضّعيف من حقّه مستحكم نباشد ، زورگوئى اقوياى
[1] سورهء دخان ، آيهء 12 « پروردگارا ! عذاب را از ما بر طرف كن كه ايمان مىآوريم » . [2] نظامى گنجوى ، كليات خمس ( مخزن الاسرار ) ، ص 56 ، حكايت انوشيروان با وزير خود . گر ملك اين است ، نه بس روزگار * زين ده ويران دهمت صد هزار