نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي جلد : 1 صفحه : 184
مىباشند و بايد نزديك مسجد الحرام نشوند . استناد به اين آيه براى اثبات نجاست ذاتى مشركان قابل خدشه است . زيرا : أولا - كلمه « نجس » در آيه به فتح جيم آمده كه مصدر است و اسم مصدر آن ( نجاست ) مىباشد ، و در جاى خود اثبات شده است كه حمل مصدر بر ذات نياز به تقدير گرفتن « ذو » دارد . بنا بر اين معناى آيه چنين است كه « مشركان داراى نجاستند » و چنين عبارتى با نجاست عارضى مشركان ( به خاطر مباشرت آنان با شراب ، خوك و . . ) نيز سازگار است . البته احتمال ديگرى نيز در مورد كلمه « نجس » هست و آن اين كه از باب مبالغه باشد ، مانند « زيد عدل » كه افاده شدت عدالت زيد را دارد . و در آيه * ( « إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ » ) * منظور بيان شدت نجاست مشركان باشد كه بنا بر اين احتمال ، البته آيه دلالت بر نجاست ذاتى مشركان خواهد داشت . كما اين كه اگر لفظ « نجس » را به كسر جيم بخوانيم و آن را وصف براى ذات بگيريم باز هم نجاست ذاتى مشركان اثبات خواهد شد ، گر چه وصف گرفتن آن ، داراى مشكلات فنى و ادبى است . زيرا ، لزوم وحدت وصف و موصوف در افراد و جمع بودن ، منافات دارد . و چنانچه بخواهيم وصف را جمع در تقدير بگيريم ، تقدير گرفتن خلاف اصل است . به هر حال با وجود اين احتمالات كه در عرض هم خود نمايى مىكند ، آيه داراى دلالت قطعى بر مراد نيست و لذا نمىتوان نجاست ذاتى مشركان را نتيجه گرفت . عبد الرحمن جزيرى در كتاب الفقه على المذاهب الاربعة ( ج 1 ص 1 ) گفته است « در لغت ، بر هر چيزى كه داراى قذارت و پليدى باشد چه حسى و چه معنوى ، نجاست اطلاق مىشود . » ثانيا - اگر نجاست مشركان از نوع پليدى روحى دانسته شود با سياق آيه مناسبتر است ، چرا كه پس از طرح نجاست مشركان ، خداوند از داخل شدن ايشان به مسجد الحرام نهى فرموده است . و اين سخن بيانگر پليدى شرك و مبغوضيت آنان در پيشگاه خداوند است . زيرا اگر منظور نجاست ظاهرى آنان بود ، فرقى ميان مسجد الحرام و ساير مساجد گذارده نمىشد ، علاوه بر اين كه داخل كردن شىء نجس در مسجد الحرام اشكال ندارد ، مگر به گونه اى كه مستلزم هتك حرمت باشد . بنا بر اين ، قرائن فوق تأييد مىكند كه منظور از نجاست مشركان ، پليدى عقيده و شرك آنان باشد ، چه اين كه منع از دخول جنب و حائض در مساجد نيز بدين لحاظ صورت گرفته
184
نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي جلد : 1 صفحه : 184