نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي جلد : 1 صفحه : 16
احكام اسلامى وجود دارد . حال ، اگر بخواهيم براى نيازهاى فردى و اجتماعى انسان مسلمان معاصر ، فقط در لابلاى همان اصول كلى پاسخى بيابيم ، اين در حقيقت ، « علم » است نه « فقه » . اما اگر در طرح مسائل با ديد وسيعترى خصوصيات زمانى و مكانى را در نظر بگيريم ، مشكلات اجرايى و تطبيقى آنها را رعايت كنيم و در عين تكامل بخشيدن به فرد و جامعه ، تفرقه و تشتت افراد و افكار را موجب نشويم ، و بالاتر از اين الفاظ و واژههاى مناسب اختيار كنيم آنگاه عمل ما « فقه » خواهد بود . بر اساس همين تفسير ، فقه از ضرورىترين نيازهاى جامعهء اسلامى ، و از ظريفترين و پربارترين شاخههاى معرفت به شمار مىرود ، و عنصرى جدا نشدنى از اسلام است . 2 . در همان صفحه اين معنى « در قرآن كريم و حديث شريف » نيز پيگيرى شده است . ولى اين نكته روشن است كه در قرآن و پاره اى از احاديث ، فقه به معناى مطلق آگاهى و بصيرت در مسائل اسلامى است و اختصاص در خصوص احكام فرعى شرعى ندارد . در همين آيه قرآن ، به معناى مذكور به كار برده شده است . ( به تفاسير مراجعه شود ) . هم چنين ، حديث شريف نيز ، به معناى آشنايى با مطلق معارف و دانشهاى اسلامى است . با ملاحظهء مطالب فوق ، بسى ضرورى مىنمود كه بيان مىشد از چه زمانى اين واژهء « فقه » ، در معناى اصطلاحى آن به كار رفته است . به نظر مىرسد توضيح ايشان در امر چهارم نيز ، كافى نباشد . 3 . در بارهء « آغاز پيدايش عنوان فقه » گفته شده است : عنوان فقه پيش از هجرت پيامبر از مكه به مدينه منوره ، مصطلح و رايج نبوده ، بلكه پس از هجرت پديد آمده است . . پيشتر ، گفته شده عنوان فقه و تفقه در قرآن كريم و روايات رسول الله ( ص ) ، به معناى آگاهى دقيق به تمامى مفاهيم و معارف اسلامى است . و خوب بود نويسندهء محترم ، بيان مىفرمودند كه از چه زمانى اين لفظ ، به معناى علم به احكام شرعى فرعى ، به كار برده شده است . 4 . در بارهء « پيدايش علم فقه » فرمودهاند : از آنجا كه اوامر و نواهى شريعت در همهء وقايع و رويدادها « واضح و مشخص نبوده » ، بنا بر اين تعيين وظيفه انسان در برابر شريعت آسمانى ، نيازمند بحث علمى دقيق و بررسى گسترده بوده است . ولى ياد آورى اين نكته لازم است كه : از مجموعهء روايات اهل بيت ( ع ) چنين استفاده مىشود ، اوامر و
16
نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي جلد : 1 صفحه : 16