responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي    جلد : 1  صفحه : 143


شرك خفىتر عبارت از قائل شدن به استقلال وسائل و اسباب در تأثير پديدار شدن وقايع و حوادث است .
شرك بالاتر شركى است كه جز اهل اخلاص از آن رهايى ندارند و آن عبارت از غافل شدن از خدا و توجه به غير او همه اينها شرك است ولى اطلاق فعل غير از اطلاق وصف است يعنى گفتن اين كه فلانى شرك ورزيد ، غير از گفتن اين است كه فلانى مشرك است . چنانكه كفر ورزيدن بر ترك فرايض اطلاق مىشود . اما بر تارك آن كافر اطلاق نمىشود . خداوند فرمود * ( وَلِلَّه عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْه سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ الله غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ ) * ( آل عمران 97 ) بر تارك حج كافر اطلاق نمىشود ؛ بلكه بر او اطلاق فاسق مىشود . زيرا به يكى از فرايض الهى كفر ورزيد و اگر بر وى كافر اطلاق شود كافر حج بر وى اطلاق مىشود نه كافر مطلق . و اين واضح است كه توصيف و نامگذارى داراى حكمى است و اسناد فعل داراى حكمى ديگر . به علاوه اطلاق عنوان مشرك بر اهل كتاب روشن نيست . به هر حال عنوان كافر بلكه اطلاق لفظ مشركان در جايى است كه معلوم است منظور آنان غير اهل كتاب است . به عنوان نمونه در آيه اول از سوره بينه خداوند فرمود ، * ( لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ ) * و در آيه 28 از سوره توبه فرمود ، * ( إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ ) * و در آيه 7 از آن سوره فرمود ، * ( كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ ) * و در آيه 36 از سوره توبه فرمود ، * ( وَقاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً ) * و در آيه 5 از آن سوره فرمود ، * ( فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ ) * و غير اينها از موارد ديگرى كه منظور از مشركان در آنها غير از اهل كتاب است . و اما در آيه 135 از سوره بقره * ( وَقالُوا كُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ) * ، منظور از مشركين يهود و نصارى نمىباشند تا تعريضى بر آنها باشد ؛ بلكه منظور غير آنان است . و آيه 67 از سوره آل عمران ؛ * ( « ما كانَ إِبْراهِيمُ يَهُودِيًّا وَلا نَصْرانِيًّا وَلكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ » ) * دليل بر همين معنا است ، زيرا در اين آيه او را به اعتدال توصيف و به تسليم در برابر خداوند معرفى كرده و اين كه او مانند مشركان و بت پرستان براى خدا شريك قرار نداده و نيز در آيات ديگرى كه لفظ مشرك در آنها به كار رفته مانند آيه 106 از سوره يوسف * ( « وَما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِالله إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ » ) * و آيه 7 از سوره فصّلت * ( « وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ » ) * و آيه 100 از سوره نحل * ( « إِنَّما سُلْطانُه عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَه وَالَّذِينَ هُمْ بِه مُشْرِكُونَ » ) * اگر چه در اين آيات لفظ مشرك وجود

143

نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي    جلد : 1  صفحه : 143
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست