باز همو از وصاياى اردشير به فرزندش شاهپور هنگامى كه او را به سلطنت منصوب داشته چنين آورده است « . . دين و شاهى با هم برادرند و هيچ يك بى نياز از آن ديگر نمىباشد ، دين پايه و ريشه پادشاهى و پادشاهى نگهبان آن است اگر پايه نباشد ويران و اگر پاسبان و نگهبان نباشد ضائع و نابسامان مىباشد . » يكى از مؤبدان بزرگ در طى سخنانى كه با بهرام دوم پسر بهرام پادشاه ساسانى بطور اندرز به ميان آورده ، باز بنا بنقل مسعودى ، چنين گفته است « . . شاهى تمام نمىگردد مگر به شريعت و اقامهء طاعت خدا و تصرف در كارها بر حسب امر و نهى او و شريعت را قوامى نيست مگر به پادشاهى و پادشاهى را عزّى نباشد مگر به مردان و رجال را قوامى نمىباشد مگر بمال و راهى بمال نيست مگر به عمارت و آبادى و راهى به آبادى نمىباشد مگر به « عدل » و عدل ترازويى است كه آن را آفريده گار كل در ميان آفريده گان به پا داشته و پادشاه را قيم و به پا دارندهء آن قرار داده است . ابن خلدون [1] از انوشيروان نقل كرده كه اين مضمون را گفته است : « شاهى به سپاه و سپاه بمال و مال به خراج و خراج به عمارت و آبادى و عمارت به « عدل » و عدل به اصلاح عمال و كارمندان و اصلاح آنان به استقامت وزيران مىباشد و بالاتر از همه اين كه شاه خودش از حال رعيت تفقد كند » . معلم نخست ارسطو [2] در كتابى كه در سياست نوشته هشت امر را كه در بسيارى از كتب با حفظ نسبت بوى نقل شده [3] به طرز دائرهاى ، كه آغازش ناپيدا و هر يك از آن هشت امر ممكن است اول يا وسط يا آخر فرض گردد و آن كلمات
[1] ابو زيد عبد الرحمن بن محمد بن خلدون مالكى اشبيلى مؤرخ معروف كه در بارهء مقدمهء كتاب تاريخش گفته شده « خزانهء علوم اجتماعى و سياسى و ادبى مىباشد » در سال هشتصد و هشت ( 808 ) هجرى قمرى در قاهره وفات يافته است . [2] - ارسطو يا ارسطاطاليس از بزرگترين فلاسفه يونان و رئيس حكماء مشاء است در سال 384 پيش از ميلاد در استاگيرا ( از بلاد مقدونيه ) ولادت و در سال 322 به سن 63 سال وفات يافته است . [3] - در بعضى از كتب بدون نسبت به ارسطو اين دائره آورده شده چنان كه امام فخر رازى در كتاب مسمى ، به جامع العلوم خويش كه به فارسى نوشته است در آخر قسمت علم السياسة اين جمله را نوشته « و خلاصه اين باب در اين دائره است » و آنگاه دائره فوق را آورده است .