إسم الكتاب : ادوار فقه ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 589)
و كتاب التحكيم فى الله ، جلّ اسمه [1] » . اين بود آن چه ابن نديم در « فنّ هشتم » كه به فقيهان خوارج اختصاص داده آورده است . و در مقالهء پنجم ( اين مقاله در بارهء علم كلام و متكلَّمانست ) در فنّ چهارم از آن ( كه در اخبار علماء و اسماء تصانيف ايشان و محتوى بر اخبار متكلَّمان از خوارج و اسماء كتب و تصنيفات ايشان مىباشد ) در طىّ ترجمهء يمان بن رباب كه بتعبير او « از جملهء خوارج و رؤساء ايشان بشمار و در آغاز كار ، « ثعلبى » بوده و پس از آن از « بيهسيّه » گرديده و مردى نظَّار و متكلَّم بوده است » در طىّ تعديد كتب وى كتابى به نام كتاب « احكام المؤمنين » ياد كرده كه شايد در احكام فقهى مؤمنان ( خوارج ) بوده است . ابن ابى الحديد در طىّ گفتگو از خوارج و تعديد بزرگان و رؤساء ايشان نجدة بن عويمر حنفى را ( از قدماء و رؤساء خوارج و با عبد الله زبير معاصر بوده هنگام توقف در مكَّه نجده در طرفى از مسجد نماز جمعه مىگزارده و عبد الله در سمتى ديگر و به احترام حرم با هم مقاتله نمىكردهاند ) نام برده و اين مضمون را گفته است : « او عقيده و مقالهاى مخصوص مىداشته و اتباع و اصحابى براى وى مىبوده و بر يمن و طائف و بحرين و عمان و وادى تميم و عامر استيلاء يافته و احكامى در مذهب خوارج احداث كرده ، از آن جمله مىگفته است . مجتهد اگر بر خطا برود معذور مىباشد . دين عبارتست از دو چيز : شناختن خدا و شناختن پيغمبر ( ص ) و بقيهء امور را اگر كسى جاهل باشد تا حجّتى بر وى قائم نشود معذور است پس اگر كسى از روى « اجتهاد » حرامى را حلال شمرد هر چند از قبيل محارم باشد معذور و مؤمن مىباشد . . » همين گونه عقائد و مقالات او موجب آن شده كه وى را از رياست خلع كرده و عاقبت هم به قتلش رساندهاند .
[1] چيزى كه در اين قسمت قابل توجه مىباشد اينست : كه از تأليفات ياد شدهء بالا معلوم مىگردد فقيهان شراة نيز با عمل به قياس و راى مخالف مىباشند و هم معلوم مىشود كه علم « اصول فقه » در نزد ايشان داراى اعتبار و مباحث آن مورد توجه و استناد ايشان بوده است .