responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : محمود الشهابي الخراساني    جلد : 1  صفحه : 503


1 - قضيهء مخالفت عمر با ابو بكر در مسألهء مقاتله با كسانى كه از دادن زكات سرپيچى كرده بودند و استدلال ابو بكر بر عمر و اقناع او به شرحى كه از اين پيش از كتاب « طبقات الفقهاء » تأليف ابو اسحاق شيرازى آورده شد .
2 - مسألهء « ميراث اخوه » كه ابو بكر رأى و عملش اين بوده كه ايشان با وجود جدّ ( چون به منزلهء پدر مىباشد [1] و اخوه را با پدر ارثى نيست ) ارث نمىبرند و عمر را رأى و عمل بر خلاف اين مىبود .



[1] خود اين مسئله كه آيا جد بمنزلهء پدر يا به منزلهء اخوه مىباشد نيز ميان صحابه اختلاف واقع شده است ابوبكر جصاص ( احمد بن على رازى حنفى متوفى بسال 270 ه‌ . ق ) در جزو اول از كتاب « احكام القرآن » خود در باب ميراث جد پس از اينكه ابن عباس احتجاج به آيه « واتبعت ملة آبائى ابراهيم واسحاق ويعقوب » را كه مفاد گفتهء حضرت يوسف مىباشد ؛ نقل كرده و گفته است : « احتجاج ابن عباس در توريث جد دون اخوه و نازل ساختن جد را بمنزلهء پدر ، در هنگام نبودن پدر ، از لحاظ ميراث ، اقتضاء دارد كه به ظاهر آيهء « و ورثه ابواه فلأمه الثلث » در استحقاق جد دو ثلث را چنان كه پدر ، اگر بود ، اين استحقاق را مىداشت نه اخوه احتجاج شود و گفته شود حكم پدر و حكم جد در موقعى كه پدر نباشد از لحاظ ميراث يك حكم مىباشد » اين مضمون را آورده است : « و همين مذهب ، مذهب ابوبكر صديق و گروهى از صحابه مىباشد . عثمان گفته است : كه ابوبكر حكم كرده كه جد ، پدر است . ابو حنيفه اين مذهب را پيروى كرده ليكن ابو يوسف و محمد و مالك و شافعى مذهب زيد بن ثابت را دربارهء جد كه گفته است : « جد بمنزلهء اخوه مىباشد تا نصيبش در مقايسه از ثلث كم نيايد ليكن اگر بحسب قسمت سهمش از ثلث كمتر گردد بايد ثلث تمام به او داده شود » متابعت كرده و ابن ابى ليلى دربارهء ميراث جد از مذهب على ( ع ) كه گفته است : « جد بمنزلهء يكى از « اخوه » مىباشد تا در مقاسمه بهره‌اش از سدس كمتر نباشد و اگر در مقاسمه به او كمتر افتد بايد ثلث كامل به او اعطا شود » نموده است . و ما اختلاف صحابه را در اين مسئله و احتجاج هر فرقه را در شرح مختصر طحاوى ذكر كرديم . » فقيه احمد بن محمد بن عبد ربّه اندلسى ( متوفى بسال 328 قمرى ) در كتاب عقد الفريد ( جزء پنجم ) در قصهء شعبى پس از نقل اينكه چون او را بعد از خروج بر حجاج گرفته و نزد او برده‌اند و او بحليه‌اى در گفتار خود را از كيفر حجاج نجات داده اين مضمون را آورده است : « بعد از آن حجاج در فريضه‌اى به من احتياج پيدا كرد و نزد من فرستاد و پرسيد كه چه مىگويى در اين فريضه كه مادرى و خواهرى و جدى براى مرده باشند ؟ گفتم در اين مسئله پنج تن از اصحاب محمد ( ص ) باختلاف گفته‌اند : عبد الله بن مسعود و على و عثمان و زيد و ابن عباس گفت : ابن عباس را چه عقيده بوده است ؟ گفتم : او جد را به حكم پدر قرار داده و براى خواهر حقى نگفته و بمادر ثلث داده است . گفت : ابن مسعود چه گفته ؟ گفتم : او در اين مسئله مخرجرا شش قرار داده پس بجد سه سهم و بمادر دو سهم و به خواهر يك سهم داده است . گفت : زيد چه گفته ؟ گفتم او سهام را نه قرار داده بمادر سه سهم و بجد سه سهم و به خواهر دو سهم داده ، پس جد را بمنزلهء برادر قرار داده است . گفت : عثمان چه گفته ؟ گفتم : آن را بسه سهم تقسيم كرده است . گفت : ابو تراب ( على ( ع ) ) چه گفته ؟ گفتم : بشش سهم قسمت كرده : به خواهر سه سهم و بمادر دو سهم و بجد يك سهم داده است . گفت : قاضى را دستور ده تا آنچه عثمان گفته به كار بندد . . . »

503

نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : محمود الشهابي الخراساني    جلد : 1  صفحه : 503
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست