قد بعثت إليكم عمّارا أميرا و عبد الله قاضيا و وزيرا و انّهما من نجباء اصحاب رسول الله و من شهد بدرا فاسمعوا لهما و اطيعوا فقد آثرتكم بهما على نفسى » . و بروايت يزيد بن عميره چون معاذ جبل را حال احتضار پيش آمد بوى گفتند : ما را وصيتى كن پاسخ داد : « التمسوا العلم عند اربعة : عند عويمر ، ابى الدّرداء ، و عند سلمان الفارسي و عند عبد الله بن مسعود و عند عبد الله بن سلام » و از على عليه السّلام روايت شده كه در بارهء او گفته است : « علم القرآن و السّنّة » . شرحبيل گفته است : از ابو موسى سؤال شد كه : مردى در گذشته و دخترى و دختر پسرى و خواهرى از او به جا مانده است . پاسخ داد كه : نيمى از دارايى او به دختر و نيم ديگر به خواهرش بايد داده شود و دختر پسر را هيچ سهمى نمىباشد . آنگاه گفته است : « اين ابن مسعود فيتابعنى ؟ ! » پس بعبد الله بن مسعود در اين مسأله مراجعه شده او گفته است : « دختر را نيمى از دارايى و دختر پسر را يك ششم ( تا دو سيّم تكميل شود ) مىرسد و باقى مانده ، به خواهر مخصوص است » . چون اين فتوى به ابو موسى نقل شده گفته است : « لا تسئلونى عن شيء ما دام هذا الحبر فيكم . . » جمعى زياد از ابن مسعود علم فرا گرفتهاند كه از آن جمله مىباشد علقمه و اسود و شريح و عبيدهء سلمانى و خوات و اعور . 2 - ابو موسى ابو موسى عبد الله بن قيس بن سليمان اشعرى در سال پنجاه و دو و به قولى چهل و دو در كوفه وفات يافته است . پيغمبر ( ص ) او را به يمن براى تعليم قرآن فرستاد و عمر ولايت بصره به او داد . مسروق گفته است : « كان العلم فى ستّة من اصحاب رسول الله ( ص ) نصفهم اهل الكوفة ( ؟ ) عمر و على و عبد الله و ابو موسى و ابىّ و زيد بن ثابت . »