غزالى [1] در كتاب احياء العلوم خود گفته است : « پنج لفظ است كه معنى سابق آن الفاظ با معنى كه اكنون از آنها متعارف و متفاهم مىباشد تفاوت زيادى پيدا كرده است يكى از آن الفاظ لفظ « فقه » است تصرفى كه در اين لفظ به عمل آمده بر وجه تخصيص است نه بطريق نقل و تحويل چه اكنون اين لفظ به شناختن فروع غريبه در فتاوى و تجسس از علل دقيقهء آنها و حفظ اقوال و مقالات متعلق به آنها تخصيص يافته است به طورى كه هر كس را در امور ياد شده تعمق بيشتر و اشتغال زيادتر باشد بحسب متعارف فقيهتر بشمار مىرود . « اين است حال فعلى نسبت به اين لفظ در حالى كه در صدر اسلام وقتى بطور اطلاق لفظ فقه گفته مىشده علم بطرق آخرت و معرفت دقائق آفات نفوس و مفسدات اعمال و قوت احاطه به حقارت دنيا و كثرت اطلاع بر نعماء عقبى و شدت استيلاء خوف بر قلب از آن منظور مىبوده است . دليل بر اين مطلب آيهء شريفه * ( لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ ) * مىباشد زيرا آن چه انذار و تخويف بدان حاصل مىشود اين فقه است نه تفريعات طلاق و عتاق و سلف و اجاره و لعان و ظهار بلكه اين امور علاوه بر اين كه موجب انذار نيست خوض در آنها چه بسا كه باعث قساوت قلب و زوال خشيت و خوف نيز بشود چنان كه اكنون از بسيارى از متفردان به اين فن مشاهده مىشود . . نمىگويم اسم فقه ، فتاوى مربوط به احكام ظاهرى را مطلقا شامل نبوده است بلكه مىگويم اين شمول از باب عموم معنى اين لفظ و يا از باب استتباع مىباشد چه بيشتر موارد استعمال اين لفظ در معنى علم آخرت بوده است » [2]
[1] ابو حامد ، محمد بن محمد بن احمد طوسى ملقب به « حجة الاسلام » در چهاردهم جمادى الثانيه از سال پانصد و پنج ( 505 ) هجرى قمرى وفات يافته است . [2] غزالى علوم را به علوم دنيوى و اخروى تقسيم كرده و علم فقه اصطلاحى را ، مانند علم طب ، در عداد علوم دنيوى شمرده پس منظورش از اين كلام اين است كه لفظ « فقه » بر علم فقه بمعنى اصطلاحى ، كه باصطلاح او از علوم دنيوى مىباشد ، اطلاق و در آن استعمال نمىشده يا كمتر استعمال مىشده است .