شود ، اعنى در سورت و مست كردن ، نزديك بيشتر مفسّران . و ابو حنيفه و سفيان ثورى و ابو يوسف گفتند : هر چه از انگور و خرما كنند و بجوشد نه بر آتش آن را خمر گويند . « آنگه در مطبوخ خلاف كردند : و مذهب ما آنست كه هر عصيرى كه جوشد سواء اگر بر زمين باشد و اگر بر آتش حرام شود . . » و بتعبير شيخ الطائفه « الخمر عصير العنب اذا اشتدّ و قال جمهور اهل المدينة : ما أسكر كثيره فهو خمر . و هو الظَّاهر فى رواياتنا » . خمر ، در لغت و در عرف بهر معنى باشد ظاهر رواياتى چند ، چنان كه شيخ الطائفه نيز بدان تصريح كرده ، تعميم معنى آنست بحسب حكم فقهى [1] .
[1] - اين تعميم با معنى لغوى « خمر » مناسبت كامل دارد چه در تمام اقسام « مسكر » معنى خلط و ستر ، كه معنى اعم است ، موجود مىباشد . از اين رو شيخ الطائفه پس از اين كه در ذيل آيهء * ( إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ گفته « فالخمر عصير العنب التى تشتد و هو العصير التى ( ؟ ) يسكر كثيره . و قليل الخمر حرام ، و يسمى خمرا لأنها بالسكر يغطى على العقل و الاصل فى الباب ، التغطية من قول اهل اللغة « خمرت الإناء ، اذا غطيته » و الخمر العجين التى ( ؟ ) يغطى حتى يختمر » چنين آورده است « و على هذا الاشتقاق يجب ان يسمى النبيذ ، و كل مسكر على اختلاف أنواعه ، خمرا ، لاشتراكها فى المعنى ، و ان يجرى عليها . اجمع ، جميع احكام الخمر » ابو الفتوح در اين موضع ، پس از آوردن همهء آن چه شيخ آن را آورده چنين گفته است : « و بر اين قياس ( ظ : اشتقاق ) هر چه مستى ( ظ : مست ) كند ، از هر نوع كه باشد ، آن را « خمر » خوانند و در تحت نهى آيد » و در موضعى ديگر چنين آورده است « و مسكر حرام بود هر مسكرى كه باشد سواء اگر از انگور كنند و اگر از خرما يا مويز يا ارزن يا جو ، اندك و بسيارش در باب تحريم يكسان باشد به نزديك ما و به نزديك شافعى و مالك و ابو ثور و احمد و هر چه چنين بود خمر بود براى اين كه اشتقاق « خمر » از خمر است و هو ما واراك من شجر و غيره پس خمر براى آنش گويند كه عقل به پوشد چون لفظ قرآن بر خمر است و هر چه مخامر عقل بود آن را خمر خوانند پس از ظاهر آيه لا بد بايد تا حرام بود »