1 - اين كه از دعوت خود دفاع كند . 2 - از خود و پيروان خويش به دفاع پردازد . 3 - براى پيشرفت دعوت اگر ضرورتى ايجاب كند حتى از هجوم نيز دريغ ندارد . شايد از نظرى مرحلهء سيم نيز به همان مرحلهء نخست باز گردد چه تمام توجه صاحب دعوت به نفوذ و بسط و نشر دعوت خود مىباشد پس اگر مانع و مدافع در كار دعوت به ميان نيايد و اسباب مزاحمت او فراهم نگردد يعنى مطمئن باشد كه سائر اقوام و قبائل ، مجاور يا غير مجاور ، به خيال مبارزه با پيروان و گروندگان به آن دعوت نخواهند بود ، و به اذيت و آزار عملى نخواهند پرداخت ، و از راه عناد و قتال وارد نخواهند شد بىگمان با اين اطمينان ، در صورتى كه دعوت خود را حق و مطابق منطق و مطابق عقل بداند ، هر گز به مقاتله و هجوم دست نخواهد زد و از همان راه طبيعى سير دعوت به نشر و بسط مرام و مقصد خويش ، اقدام خود را ادامه و انجام خواهد داد . دين ، كه عاليترين مقاصد و مهمترين حوادث عالم اجتماع مىباشد ، از آن چه موقع حدوث ديگر مرام و مقصدها پيش مىآيد و موجب معارضه و شايد مبارزه مىگردد مصون و محفوظ نيست بلكه چون دائرهء نفوذ او وسيعتر ، و به مناسبت اين كه در هنگام غلوّ جاهليت و علوّ مراتب توحش و بربريت حدوث مىيابد ، مخالفت و مباينتش با عادات و رسوم مردم زيادتر و شديدتر است ناگزير مقاومت مردم نادان در برابر آن بيشتر و معاندت و مزاحمت آنان زيادتر و شديدتر مىباشد . دين مقدس اسلام كه در جزيرة العرب ، كانون خودپرستى و نادانى و غرور و نخوت و تكبر ، طلوع كرد با مبارزه و معارضهء شديد مشركان جاهل ، و خدا نشناسان غافل ، روبرو شد .