responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : محمود الشهابي الخراساني    جلد : 1  صفحه : 112


از بزرگان و شيوخ قريش بدين محمد در آيد و روزگار بر ما سياه گردد پس مجلس شورى را ، كه به نام « دار النّدوه » خوانده مىشد ، و در آنجا اشخاصى كمتر از سن چهل سال حق عضويت نمىداشتند ، تشكيل دادند و چهل تن از مشايخ قريش مجتمع گرديدند تا در اين باره مشورتى كنند . آراء آنان مختلف شد :
يكى به گرفتن و بند نهادن و در خانه حبس كردن و آب و نان از سوراخى بوى رساندن راى داد تا بدين طريق به هلاكت رسد شيخى نجدى ( كه در كلمات برخى از مؤرخان ، و شايد در برخى از روايات نيز به نام ابليس ياد شده و در آن جلسه جرح و تعديل آراء را متصدى گشته ) فساد اين رأى را تشريح ، و بطلان و ردّ آن را توضيح داد .
ديگرى رأى داده كه پيغمبر را بگيرند و بر شتر بندند و در بيابان رها سازند تا هلاك گردد باز پير مرد بر اين رأى اعتراض كرده است .
سيمى كه به گفتهء برخى ابو جهل بوده ( و برخى گفته‌اند خود شيخ اين رأى را داده ) گفته است بهتر آن كه از هر قبيله يك تن دعوت گردد دعوت شدگان با هم اجتماع كنند و از قبيلهء بنى هاشم نيز يك تن در ميان ايشان باشد و اين اشخاص با هم بر محمد هجوم آورند و او را بكشند تا خون او در ميان همه قبايل عرب و قريش متفرق شود و بنى هاشم كه از طايفهء خودشان نيز يك تن در اين كار شركت داشته نتوانند خون او را مطالبه كنند پس ناچار به گرفتن ديه قانع شوند و ما دو ، بلكه ده ، ديه به ايشان بپردازيم و از اين گرفتارى رهايى يابيم شيخ نجدى اين رأى را ( كه به گفتهء برخى اين پيشنهاد از خود او بوده ) تأييد كرد و همه آن را پسنديدند .
پيغمبر ( ص ) چون از اين مشاوره آگاه شد به مهاجرت دستور فرمود ، و چنان كه در كتب مفصل آورده شده ، شبى كه ايشان كشتن او را مصمّم بودند و بطور اجتماع به خانهء آن حضرت وارد گرديدند و به انتظار تمام شدن شب براى تمام ساختن كار

112

نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : محمود الشهابي الخراساني    جلد : 1  صفحه : 112
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست