نام کتاب : آداب نماز ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 304
در اين آيات است ، و خداى تعالى به چه كلام شريفى و سرّ بزرگى آخر زمانىها را تشريف داده و به آنها منّت نهاده . هر كس رجوع كند به معارفى كه در اديان عالم و نزد فلاسفهء بزرگ هر دين رايج است و مقايسه كند در معارف مبدأ و معاد با معارفى كه در دين حنيف اسلام و نزد حكماء بزرگ اسلامى و عرفاء شامخ اين ملت است ، درست تصديق مىكند كه اين معارف از نور معارف قرآن شريف و احاديث نبىّ ختمى و اهل بيت او عليهم السلام است كه از سرچشمهء نور قرآن استفاده و اصطلا نمودهاند . آن وقت مىفهمد كه حكمت و عرفان اسلامى از يونان و يونانيّين نيست ، بلكه اصلا شباهت به آن ندارد . بلى ، بعضى از حكماى اسلام به منوال حكمت يونانى مشى نموده ، مثل شيخ الرّئيس ، ولى حكمت شيخ در بازار اهل معرفت در باب معرفة الرّبوبيّة و مبدأ و معاد رونقى ندارد و در پيشگاه اهل معرفت ارزشى از براى آن نيست . بالجمله ، فلسفهء امروز حكماى اسلام را و معارف جليلهء اهل معرفت را به حكمت يونان نسبت دادن ، از بى اطلاعى بر كتب قوم است - مثل كتب فيلسوف عظيم الشأن اسلامى ، صدر المتألَّهين قدّس سرّه ، و استاد عظيم الشأنش محقق داماد قدّس سرّه ، و تلميذ بزرگوار او ، فيض كاشانى قدّس سرّه ، و تلميذ عظيم الشّأن فيض ، عارف جليل ايمانى ، قاضى سعيد قمى قدّس سرّه - و نيز از بى اطَّلاعى به معارف صحيفهء الهيّه و احاديث معصومين سلام اللَّه عليهم است ، پس ، هر حكمتى را به يونان نسبت داده و حكماى اسلامى را تابع حكمت يونان انگاشتهاند . و ما شمّه اى از لطايف سورهء كريمهء « توحيد » و بعض اشارات آيات شريفه را در كتاب شرح اربعين [1] بيان نموديم . و نيز تفسير مختصرى از اين سورهء شريفه در سرّ الصّلوة [2] نموديم . و در اين جا نيز مختصرى مىنگاريم .