نام کتاب : آداب نماز ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 187
له قلب او القى السّمع و هو شهيد [1] كه انسان را حيران كند . و اينكه قصص قرآنيّه ، مثل قصهء آدم و موسى و إبراهيم و ديگر انبياء عليهم السلام ، مكرر ذكر شده ، براى همين نكته است كه اين كتاب ، كتاب قصه و تاريخ نيست ، بلكه كتاب سير و سلوك إلى اللَّه و كتاب توحيد و معارف و مواعظ و حكم است . و در اين امور ، مطلوب تكرار است تا در نفوس قاسيه تأثيرى كند و قلوب از آن موعظت گيرد . و به عبارت ديگر ، كسى كه بخواهد تربيت و تعليم و انذار و تبشير كند ، بايد مقصد خود را با عبارات مختلفه و بيانات متشتّته - گاهى در ضمن قصه و حكايت و گاهى در ضمن تاريخ و نقل و گاهى به صراحت لهجه و گاهى به كنايت و امثال و رموز - تزريق كند تا نفوس مختلفه و قلوب متشتّته هر يك بتوانند از آن استفادت كنند . و چون اين كتاب شريف براى سعادت جميع طبقات و قاطبهء سلسلهء بشر است ، و اين نوع انسانى در حالات قلوب و عادات و اخلاق و ازمنه و امكنه مختلف هستند ، همه را نتوان به يك طور دعوت كرد ، اى بسا نفوسى كه براى اخذ تعاليم به صراحت لهجه و القاء اصل مطلب به طور ساده حاضر نباشند و از آن متأثر نگردند ، اينها را بايد به طور ساختمان دماغ آنها دعوت كرد و مقصد را به آنها فهمانيد . و بسا نفوسى كه با قصص و حكايات و تواريخ سر و كار ندارند و علاقمند به لبّ مطالب و لباب مقاصدند ، اينها را نتوان با دستهء اول در يك ترازو گذاشت . اى بسا قلوب كه با تخويف و انذار متناسبند ، و قلوبى كه با وعده و تبشير سر و كار دارند . از اين جهت است كه اين كتاب شريف به اقسام مختلفه و فنون متعدده و طرق متشتّته مردم را دعوت فرموده ، و چنين كتابى را تكرار حتم و لازم است . دعوت و موعظه بى تكرار و تفنّن ، از حدّ بلاغت خارج ، و آنچه متوقّع از آن است ، كه تأثير در نفوس باشد ، بى تكرار از آن حاصل نشود . مع الوصف ، در اين كتاب شريف قضايا به طورى شيرين اتفاق افتاده