نام کتاب : آداب نماز ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 158
مىبينى كه در هر نماز مدتهاى مديد خود را معطل مىكند كه نمازش با نيّت و عزم موجود شود . و اين شخص به آن ماند كه مدتها تفكر كند كه براى بازار رفتن يا نهار خوردن نيّت و عزم تهيه كند . بيچاره اى كه بايد نماز معراج قرب و مفتاح سعادت او باشد و با تأدّب به آداب قلبيّه و اطَّلاع بر اسرار اين لطيفهء الهيّه تكميل ذات و تأمين نشئهء حيات خود كند ، از همهء اين امور غفلت كرده ، بلكه اين امور را لازم نداند سهل است ، همه را باطل شمارد و سرمايهء عزيز خود را صرف در خدمت شيطان و اطاعت وسواس خنّاس كند و عقل خدا داد را كه نور هدايت است محكوم حكم ابليس كند . عبد اللَّه بن سنان گفت : « ذكر كردم پيش حضرت صادق مردى را كه مبتلا بود به وضوء و نماز ( يعنى وسواسى بود ) و گفتم : او مرد عاقلى است . فرمود : چه عقلى دارد ، با آنكه اطاعت شيطان مىكند . گفتم : چگونه اطاعت شيطان مىكند ؟ فرمود : سؤال كن از او اين كه مىآيد او را از چه چيز است ، مىگويد از عمل شيطان است . » [1] بالجمله ، قطع اين ريشه را انسان بايد با هر رياضت و زحمتى است بكند ، كه از همهء سعادات و خيرات انسان را باز مىدارد . ممكن است چهل سال انسان جميع عباداتش حتى به حسب صورت نيز صحيح به جا نيايد و اجزاى صورى فقهى هم نداشته باشد ، فضلا از آداب باطنيّه و شرعيّه . مضحكتر آنكه بعضى از اين اشخاص وسواسى عمل جميع مردم را باطل مىدانند و تمام مردم را بى مبالات به دين محسوب مىكنند . با آنكه خود اگر مقلَّد است ، مرجع تقليدش نيز چون متعارف مردم مىباشد ، و اگر اهل فضل است ، به اخبار رجوع كند ببيند رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله و ائمّهء هدى عليهم السلام نيز در اين امور متعارف بودند . فقط در تمام مردم اين طايفهء وسواسيّه هستند كه به خلاف رسول خدا و ائمّهء معصومين عليهم السلام و فقهاء مذهب و علماء ملت عمل مىكنند ، و اعمال همه را ناچيز مىشمارند و
[1] - اصول كافى ، ج 1 ، ص 13 ، « كتاب العقل و الجهل » ، حديث 10 . .
158
نام کتاب : آداب نماز ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 158