نام کتاب : مجمع المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد الگلپايگاني جلد : 1 صفحه : 391
فرضا اهل سنت بگويند آيه ، اختصاص به غنائم جنگى دارد ، ليكن روايات از طريق اهل بيت متواتر است بر اين كه ارباح مكاسب و تجارات و كنوز و معادن و غوص نيز خمس دارد و آيه ، بطور مسلم ، دلالت بر نفى خمس ، در اشياء مذكوره ندارد و اما مطلب دوم : در تقسيم غنائم جنگى ، بين اهل سنت اختلاف است و اقوال آنها در اين موضوع ، يا بدون مستند صحيح ، و يا مخالف با قرآن مجيد است و قول شيعه ، موافق با قرآن است زيرا سهم خدا و رسول و ذى القربى را كه امام عليه السلام است مىدهند و نسبت به سهم يتامى و مساكين و ابن السبيل نيز علاوه بر اين كه بر حسب روايات اهل بيت عليهم السلام در تفسير آيه ، مراد از ايتام و مساكين و ابناء السبيل ، بنى هاشم هستند ، موافق با احتياط است زيرا يتامى و مساكين و ابن السبيل ، شامل بنى هاشم نيز هست و شيعه نسبت به سهم اين سه طايفه اخيره به اين قسم ، عمل مىكنند و به اين سه طائفه از سادات ، به مقدار حاجت مىدهند و مابقى ، امرش با امام و ولى وقت است و اما مطلب سوم : اين ايراد شما مبنى بر اين كه اين سه طائفه ، را از سادات بدانيم يا ندانيم نيست زيرا در آيه خمس ، صريحا ذوى القربى فرموده و در آيه ديگر هم فرموده ( قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى ) به هر حال منافات ندارد كه پيغمبر ، اجرى از مردم غير از مودت ذوى القربى نخواسته باشد وخداوند ، براى ذوى القرباى او اين حكم را فرموده باشد نه از باب اجر رسالت بلكه به جهت حفظ شرافت انتساب به مقام نبوت و عوض اين كه بر آنها زكوات را تحريم كرده است در اينجا دستور مقرر است كه در حقيقت ، ايتام و مساكين و ابن سبيل سادات ، در تقسيم ، مقدم باشند و با دقت در مفاد اين دو آيه ، معلوم مىشود كه با هم منافاتى ندارند و حكم ، اجر رسالت نيست و اما مطلب چهارم : شناختن سادات ، يا به اين است كه شجره نامههاى معتبرهاى در دست داشته باشند يا اين كه در بين اهل محل و شهر خود به سيادت ، معروف باشند . س 368 - چرا عدهاى از مردم را سيد مىگويند و سيد به چه معنى است و به كسى كه از طرف مادر به حضرت پيغمبر صلى الله عليه وآله و سلم مى رسد هم سيد مىگويند يا بايد از طرف پدر به آن حضرت برسد و همچنين اولاد حضرت عباس و
391
نام کتاب : مجمع المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد الگلپايگاني جلد : 1 صفحه : 391