( 289 ) س 2 : در ولايتهاى بعيده از مجتهد از قبيل شيروانات در ميان عوام الناس وباديه نشينان حصّه امام عليه السلام ضايع مىشود به جهت عدم امكان رسيدن به مجتهد آيا صاحب مال خود مىتواند به فقراى سادات دهد يا به شخص عادل تا او به فقرا برساند يا بايد به هيچ كدام ندهد بيان فرماييد ؟
ج : در صورتى كه هيچ وجه ممكن نباشد به مجتهد رسانيدن يا اذن از او حاصل كردن اگر چه به مكاتبه باشد صاحب مال خود به اطلاع عدول مسلمين يعنى سه نفر يا بيشتر مىتواند به مصرف فقراى سادات برساند واگر عدول هم ممكن نباشد يك نفر عادل هم كفايت مىكند واگر يك نفر عادل هم نرسد ودسترس هم نباشد خود به تنهايى مىتواند به مصرف اهلش كه فقراى سادات است برساند .
( 290 ) س 3 : آيا شخص واحد متولَّى طرفى العقد در صيغه نكاح وساير عقود [ شود ] جايز است يا نه بيان فرماييد ؟
ج : در نكاح جايز نمىدانم ودر بيع جايز مىدانم ودر ساير عقود تأمّل دارم . والله العالم .
( 291 ) س 4 : مال مجهول المالك بعنوان لقطه باشد از قبيل گاو واسب ومرغ خانگى وغيره تصدق بايد نمود به فقرا يا به سادات بايد داد خلاصه ء كلام چه بايد نمود بيان فرماييد ؟
ج : هر گاه اميد پيدا شدن صاحب آن را داشته باشد نگاه دارد وتفحص كند واگر مأيوس شود به اذن مجتهد به فقرا برساند سيد يا غير سيد . والله العالم .

194