نام کتاب : رسالهء نجاة العباد ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 347
صدقه بدهند به فقراء و يا اجاره كنند و وجه اجاره را صدقه بدهند . مسأله 4 - اگر معلوم شود كه مالك در مسألهء سابق از ملك اعراض كرده و دست كشيده مىتوانند آن را آباد كنند بىاذن حاكم و با آباد كردن مالك مىشوند . مسأله 5 - اگر ملكى كه خراب شده است از مالك معلومى باشد كه اعراض از آن كرده است مىشود آن را آباد كرد و آباد كننده مالك آن مىشود ، و اگر اعراض نكرده در هيچ صورت نمىتوان بىاذن صاحبش تصرف در آن كرد يا آباد كرد آن را ، حتى در صورتى كه موات اصلى بوده و صاحبش آن را به آباد كردن ، مالك شده و اكنون بىعذر آن را معطل كرده و خراب گذاشته است ، بلى در بعض موارد حاكم شرع مىتواند صاحبش را الزام كند كه آن را يا بفروشد يا آباد كند . مسأله 6 - جاهايى كه موات اصلى است ، اگر حريم ملك ديگرى باشد كه معمور و آباد است كسى نمىتواند آن را آباد كند و تصرف نمايد و با آباد كردن هم مالك نمىشود . و حريمهايى كه از براى املاك است مختلف هستند به حسب اختلاف املاك و احتياجات عادى به مرافق و غير آن به حسب عرف و عادت . مسأله 7 - از براى چاه آب و چشمه و قنات يعنى چاههايى از قنات كه آبده هستند و از آنها آب جوش مىزند يا ترشح مىكند چه مادر چاه باشد يا غير آن ، يك حريم ديگرى است به معناى ديگر و آن مقدارى است كه كسى نمىتواند از محل چاه و چشمه و قنات تا آن مقدار ، چاهى يا قناتى احداث كند بدون اذن مالك آنها . مسأله 8 - اگر كسى در زمين موات چاهى براى سيراب كردن حيوانات بكند ، حريم آن چاه چهل ذراع است و ذراع از آرنج دست تا سر انگشت است و
347
نام کتاب : رسالهء نجاة العباد ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 347