نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 75
اعضاى او را قطع مىكنند ، و بعد از آن او را مىكشند . دوّم : آن كه ضعيفتر در قويتر داخل مىشود و قصاصها ساقط مىشود ، و او را گردن مىزنند . سيّم : آن كه اگر همه به يك ضربت شده است قصاص بر طرف مىشود ، مثل آن كه به يك شمشير زدن چشمها و بينى و دستها و پاهايش را قطع كرد و مرد ، همين گردنش را مىزنند ، و آنها ساقط مىشود ، و اگر به چند فعل كرده ، همه را به عمل مىآورند ، مثل آن كه اول چشمهايش را كند بعد از آن گوشهايش را بريد پس زبانش را بريد ، پس دستها و پاهايش را بريد ، وارث نيز چنين مىكند ، و اگر نمرد گردنش را مىزند ، و اين قول اشهر و اقوى است . فصل سيّم : در بيان احكام اشتراك جنايات است ، و در آن چند مقصد است : اوّل : هر گاه چند نفر يك شخص را بكشند ، خواه همه بر او حربه بزنند كه معلوم باشد . كه حربهء همه دخل در كشتن داشته ، يا همه او را بگيرند و از بام به زير اندازند ، يا به دريا اندازند ، يا ريسمانى در گلويش كنند و همه بكشند تا بميرد ، قصاص به همه تعلق مىگيرد ، اما اگر يكى گوشش را بريد ، و باقى بر او خنجر زدند تا مرد ، بر آن كه گوش بريده همان قصاص گوش است ، و بر آنها قصاص نفس ، و وارث كه ولى خون است ، اگر بديه راضى شود از همه يك ديه مىگيرد ، و اگر ده كس كشته باشند از هر يك ده يك ديه مىگيرد ، و اگر خواهد قصاص كند مىتواند همه را بكشد ، اما ديه زياده از يك كس را به همه ورثه قاتلها مىبايد بدهد ، مثل آن كه ده كس باشند نه ديه مىبايد بدهد ، و آن نه ديه ميان ورثهء ده نفر بالسويّه قسمت مىشود ، و وارث هر يك ده يك مجموع را مىبرد ، و اگر يك كس را بكشد نه ده يك ديه را به ورثه آن كه كشته مىدهد ، و آن را از نه قاتل زنده مىگيرد ، از هر يك يك ده يك ، و بر او نقصانى وارد نمىشود ، و اگر دو كس را بكشد بهر يك از وارث دو مقتول نه ده يك مىدهد ، و از هشت نفر كه نكشته هشت ده يك مىگيرد ، و يك ديه تمام از كيسهء او مىرود ، و اگر پنج نفر را بكشد چهار ديه از خود مىدهد ، و نيم ديه را از زنده ها مىگيرد ، و همچنين اگر
75
نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 75