نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 148
دوّم : اگر كسى كاردى يا خنجرى زد كه سرش به اندرون شكم او داخل شد پس ديگرى آمد و كاردى يا غير آن به همان سوراخ فرو برد و جراحت زياد نشد شخص اول ديه جائفه را مىدهد ، و بر ثانى چيزى نيست ، و ليكن حاكم شرع او را تعزير مىكند . و اگر حربهء مرد دوّم اندرون جراحت را گشادتر كرد و بيرون به حال خود ماند ، يا بيرون را گشاده تر كرد و اندرون به حال خود ماند ارش مىدهد ، و اگر اندرون و بيرون هر دو گشادتر شد ، يك ديه جائفه ديگر دوّم مىبايد بدهد . سيّم : اگر يكى حربهاى بزند و شكمش را بشكافد و ديگرى احشاى اندرونش را بيرون آورد گفتهاند : قاتل دوّم است . چهارم : اگر حربهاى بر سينه اش بزند كه از پشتش بدر رود اكثر گفتهاند : دو جائفه است ، و دو ثلث ديه بايد داد ، و بعضى گفتهاند : يك جائفه است . پنجم : جمعى از فقهاء قائل شدهاند موافق كتاب ظريف كه هر كه حربهاى بزند بر اطراف مردى كه از طرف ديگر بدر رود صد دينار طلا مىدهد ، و ظاهر آن است كه مراد به اطراف دستها و پاها باشد مانند ساعد و ساق و كف و قدم ، و بعضى تخصيص كردهاند به عضوى كه در آن تمام ديه باشد ، يا نصف ديه ، زيرا كه اگر نافذه در يك بند يك انگشت باشد صد دينار چند برابر ديه آن مىشود ، و در كتاب ظريف تفاصيل ديگر در اين باب هست كه اكثر متعرض آنها نشدهاند ، و به اين عبارت مجمل متمسك شدهاند . ششم : در كتاب ظريف مذكور است كه اگر سوراخى در خد ، يعنى يك طرف رخساره بهم رسد كه اندرون دهان نمايد ، ديه اش صد دينار است ، و اگر دوا كند و بر طرف شود ، اما اثر فاحشى بماند پنجاه دينار است ، و اگر هر دو طرف باشد و اثرش بماند صد دينار است . و اگر تيرى بزند كه در استخوان بنشيند و از زير چانه بيرون آيد ديه اش صد و پنجاه دينار است ، و اگر سوراخ كند و بيرون نرود ، صد دينار است ، و اگر جراحتى در رخساره بهم رسد و اثرش بماند ديه اش ده دينار است . هفتم : در روايت معتبرى [1] وارد شده است كه حضرت امير المؤمنين صلوات