نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 83
و بعضى گفتهاند : حكم كافر دارد ، و حلالزاده را بعوض او نمىكشند . پنجم : اگر كافر ذمّى مسلمانى را كه مرتدّ شده باشد بكشد ، گفتهاند : او را بعوض مىكشند ، و اگر مسلمانى مرتد را بكشد قصاص نمىكنند اجماعا ، و در ديه خلاف است ، و مشهور آن است كه ديه هم ندارد ، و اگر مرتد ذمّى را بكشد خلاف است كه آيا او را بعوض مىكشند يا نه ؟ و مسأله اشكالى دارد . ششم : اگر كسى را كه قصاص بر او واجب شده باشد غير وارث مقتول بدون اذن او بكشد ، مشهور آن است كه او را بعوض مىتوان كشت ، و اگر كسى بر او قتل واجب شده باشد به سبب زنا يا لواط و غير امام يا حاكم شرع او را بكشد ، نامشروع كرده است ، اما بر او قصاص و ديه نيست . شرط سيّم : در قصاص آن است كه قاتل پدر مقتول نباشد ، و در آن چند مسأله است : اوّل : آن كه اگر شخصى فرزند خود را بكشد ، پدر را بعوض فرزند نمىكشند ، هر چند بعمد كشته باشد ، بلكه واجب است كه اگر عمدا كشته باشد ، كفّاره قتل عمد بدهد ، و ديه به سائر ورثه بدهد ، و حاكم شرع او را تعزير مىكند ، و اگر به خطا كشته باشد ، كفارهء قتل خطاء و ديه بدهد ، و گفتهاند : اجداد پدرى را نيز بعوض فرزند نمىكشند ، و فرقى نيست ميان آن كه مقتول پسر باشد يا دختر و فرزند را بعوض پدر مىكشند . و مادر را بعوض فرزند ، و فرزند را بعوض مادر مىكشند ، و اجداد و جدّات مادرى ، و جدّات پدرى را بعوض فرزندزاده ، و فرزندزاده را بعوض ايشان مىكشند ، و سائر خويشان را بعوض يك ديگر مىكشند . دوّم : هر گاه پدر كسى زن خود را كه مادر آن فرزند باشد بكشد ، آيا فرزند طلب قصاص مادر از پدر مىتواند كرد ؟ خلاف است ، و مشهور ميان علماء آن است كه نمىتواند كرد ، و ديه مىتواند گرفت ، و بعضى گفتهاند : قصاص مىتواند كرد . سيّم : هر گاه دو فرزند بىسعادت بوده باشند ، يكى مادر را بكشد و ديگرى پدر را ، فرزندى كه مادر كشته است مىتواند پدركش را بكشد ، و پدركش نيز مادر كش را مىتواند كشت ، و اگر نزاع شود ميان ايشان كه هر يك خواهند بيشتر
83
نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 83