نام کتاب : جامع المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد تقي بهجت جلد : 2 صفحه : 303
دشمنهاى مجاورين و مصاحبين خودش از كفّار ؛ و وجوب در اين صورت ، مشروط به شروط متقدّمه نيست . افرادى كه جهاد ابتدائى بر آنها واجب نيست و وجوب جهاد به معناى اوّل ، ساقط مىشود از نابينا در هر دو چشم اگر چه متمكَّن از قائد باشد ؛ و از مبتلا به زمانت مثل مُقعِد ( زمين گير ) ؛ و مبتلا به مرض مانع از ركوب و دويدن از هر دوى آنها در صورت احتياج به هر دو و عدم كفايت يكى از آن دو ؛ و فقيرى كه نفقهء خود و عيال خود را به نحوى كه لائق شأن باشد ، نداشته باشد ، و مئونهء طى مسافت براى جهاد و تحصيل آلات حرب مناسبهء با مقصود از مقاتله را نداشته باشد و كسى هم بذل ننمايد آنها را . و اين معنى بحسب اختلاف اشخاص و انحاء جهاد در ازمنه و امكنهء مخصوصه ، مختلف مىشود ؛ و ممكن است فقيرِ با مال مخصوص باشد و ديگرى با آن مال ، غنىّ باشد ؛ و هم چنين در جهادهاى مختلف يك شخص در زمان و مكانى بر او واجب باشد و در واقعهء مخالفهء ديگر بر او واجب نباشد . چند مسأله اگر طلبكار مديون را از جهاد منع نمايد 1 - اگر مكلَّف ، مديون بود به دين مؤجّل ، در زمان عدم حلول اجل ، صاحب دين نمىتواند او را منع نمايد از جهاد . و در صورت علم به حلول آن قبل از وقت مراجعت ، محتمل است كه آخر زمان امكان اداى واجب ، زمان خروج باشد و تأخير جائز نباشد با قدرت ؛ و محل احتمال صورت عدم ميسوريّت اداى در بلد به توسّط غير است . و اگر دينْ حالّ بود لكن مديونْ معسر بود و اعسار او با فرض لوازم جهاد نبود ، نمىتواند منع نمايد ، بخلاف اعسار به سبب اشتراء لوازم كه موقوف به تكليف به جهادِ مانع از اداى دين است . و اگر متعيّن شده باشد واجب كفائى بر شخصى ، نمىتواند مانع بشود صاحب دين از
303
نام کتاب : جامع المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد تقي بهجت جلد : 2 صفحه : 303