نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 6
و هر گاه خواهيم حديث را مطابق كلام ايشان كنيم بايد " اذا غسل " به معنى " اذا اريد غسله " باشد و اين بنابراين است كه غسل در جامه ندهيم و هر گاه بنا را بر اين بگذاريم كه غسل را در جامه بدهيم ( چنان كه مستفاد از اخبار بسيار است كه افضل است ) پس علت در همان رفق و مدارا خواهد بود نه تجنب از نجاست ، چون غالب اين است كه بعد از غسل ديگر نجاستى نيست خصوصا بعد از آن كه خرقهاى كه مذكور است در حديث ، بسته باشند . پس در اينجا دو مستحب است : يكى پاره كردن و از پايين كندن قبل از غسل به جهت رفق و تجنب از نجس شدن در صورتى كه غسل را در جامه ندهيم ، و مراد فقها همين است ، چنان كه از همه كلماتشان معلوم مىشود و يكى ديگر : اين كار را كردن به سبب رفق و مدارا است ، هر گاه غسل را در جامه بدهيم ، و حديث محمول است بر اراده اين معنى است ، پس جمع كردن جناب سيد سلمه الله ما بين تعليل بعض و تعليل اين كه ظاهر تعليل ايشان مفيد اين معنى ، محل نظر است و مقال بيش از اين مجال نوشتن نبود . و از آنچه نوشتم بعد از تأمل ، تحقيق مقام ، معلوم مىشود و بدانكه اين صور در ساير مستحبات تكفين است نه واجبات چنان كه ذكر قميص هم از براى ذكر وصف او است كه غير مزرور است و غير مكفوف و از ملاحظه اين معنى هم ، مطلب كمال وضوح به هم مىرساند . < / السؤال = 1655 > < / السؤال = 1621 > < السؤال = 1710 > 8 - سؤال : در كفنى كه آيات قرآنى و غيرها در آن مىنويسند و به آن ميت را در حال رطوبت و غير آن مىپوشانند چه صورت دارد ؟ جواب : ضرر ندارد بلى آيات قرآنى و شبه آن را در آنجا كه در زير ميت مىماند يا به اسفل اعضا ملاصق مىشود ننويسند چون مستلزم استخفاف است و اما به عمامه و روى عمامه و پيراهن و سراسرى و امثال آن باكى نيست . < / السؤال = 1710 > < السؤال = 2066 > 9 - سؤال : از غبار رخت غصبى تيمم مىتوان كرد يا نه ؟ جواب : نظر به قاعده مشهور علما كه اجتماع امر و نهى را جايز نمىدانند بطلان است ، و لكن آن بر حقير واضح نيست و حكم به بطلان نمىكنم اگر چه فعل حرام كرده كه تصرف در آن جامه باشد و احوط ، عدم اكتفاى به آن است و اينها در وقتى است كه غبار از خاك مغضوب نباشد و الا تيمم صحيح نخواهد بود .
6
نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 6