نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 18
نصارى خريد در حالى كه عالم بود كه ذابح ، كافر بوده يا جاهل بود به حقيقت حال و از او خريد ، در آنجا اصل حرمت است و استعمال آن جايز نيست . خلاصه معيار در اينجا ، يد مسلم است و آن را بايد معتبر دانست و صحيح آن است تا علم به خلاف آن به هم رسد و به خريدن از كافر ، علم به حرمت به هم نمىرسد . < / السؤال = 11578 > < / السؤال = 11567 > < السؤال = 1265 > < السؤال = 1269 > 31 - سؤال : زنى مظنه دارد كه در اين ماه ، پنجاه سال او تمام باشد ، اما يقين ندارد ، آيا بناى عادت خود را به حيض بگذارد يا استحاضه ؟ جواب : بنا را بر حيض بگذارد تا يقين حاصل شود به تمام شدن پنجاه ( در غير قرشى ) و حصول يأس . < / السؤال = 1269 > < / السؤال = 1265 > < السؤال = 572 > 32 - سؤال : آيا غساله كه غير از آب استنجاى مستثنى است نجس است يا نه ؟ و بر فرض نجاست آيا آن قطرهاى كه بعد از غسله آخر در عضو مغسول مىماند نجس است و بعد از ازاله آن قطره آن عضو محكوم به طهارت است ؟ يا اينكه آن قطرات نجس نيست و بعد از آنكه مرتبه آخر آب را بر عضو جارى ساخت آن عضو محكوم به طهارت است و آن قطرات به جامه يا ساير اعضا برسد ضررى ندارد ؟ جواب : هر چند دليل نجاست غساله در نظر حقير تمام نيست و لكن به سبب شهرت و بعضى مؤيدات ، احتياط تمام ، مىكنم و بنابر قول به نجاست ظاهر اين است كه آن قطره كه بر عضو انسان مثل دست يا پا ، يا در مثل الواح از تخته و سنگ وغيره مى ماند نجس نيست به جهت آن كه همان آبى كه بر كف دست نجس مثلا مىريزى از براى تطهير ، اگر چه قايل شويم كه به محض ورود نجس مىشود و لكن به حكم شارع همان قليل آب نجس كه مىغلطد بر عضو و جارى مىشود تا از عضو منفصل مىشود تطهير به عمل مىآيد و آن آب بعد از آن كه مىريزد ديگر آن ، داخل مطهر ، نيست هر چند از استمرار منقطع نشود . پس غساله حقيقى پيش از باقى ماندن آن قطره بيرون رفته است و اين آب زايد بر مطهر ، است و اگر فرض كنيم كه بعينه همان قطره است كه از اول عضو جارى شد تا به آخر رسيد و در آنجا معلق ماند بلا شك آن غساله است و تا جدا نشود عضو پاك نمىشود و توهم اينكه هر جزوى از آن قطره ، مطهر جزوى از عضو است هم بر فرضى كه ممكن باشد
18
نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 18