تبريزى : مسأله در خطبهء اوّل واجب است حمد و ثناى الهى را گفته و مردم را به تقوى سفارش كند و يك سوره از قرآن را بخواند و در خطبهء دوم نيز واجب است حمد و ثناى الهى را به جا آورد و بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و ائمه معصومين عليهم السلام درود فرستد و براى مؤمنين و مؤمنات استغفار كند و اگر همهء آن چه را كه گفته شد در دو خطبه تكرار كند مانعى ندارد . 29 شايسته است امامِ خطيب ، بليغ باشد و به تناسب اوضاع و احوال سخن گويد و عبارات فصيح و روان به كار برد ، به حوادثى كه در سراسر عالم بر مسلمين مىگذرد بخصوص حوادث منطقه خود ، آشنا باشد . مصالح اسلام و مسلمين را تشخيص دهد . چنان شجاع باشد كه در راه خدا از ملامت و نكوهش احدى بيم به خود راه ندهد ، در اظهار حق و ابطال باطل بر حسب شرايط زمان و مكان صراحت داشته باشد ، امورى از قبيل مواظبت در اوقات نماز و عمل به روش صلحا و اولياء خدا را كه موجب تأثير كلام او در مردم است رعايت كند ، كارهاى او با مواعظ و وعد و وعيدهايش تطبيق نمايد ، از آن چه كه موجب سبكى او و كلامش مىشود حتى از قبيل پرگويى ، شوخى و بيهوده گويى بپرهيزد و همه اين امور را تنها براى خداوند رعايت كند و هدفش اعراض از دنيا پرستى و رياست طلبى باشد كه سر سلسلهء همهء گناهان است ، تا كلامش در جان مردم مؤثر افتد . اراكى : مسأله سزاوار است خطيب ، فصيح ، بليغ ، شجاع و نترس در راه خدا و آشناى به مصالح مسلمين باشد و در زىّ صالحان و مواظب اوقات نماز باشد و اعمالش مطابق مواعظش باشد و خود را از آن چه وهن ايجاد مىكند هم چون مزاح زياد و امثال آن پيراسته دارد . 30 شايسته است امام خطيب در خطبه نماز جمعه مصالح دين و دنياى مسلمين را تذكر دهد و مردم را در جريان مسائل زيانبار و سودمند كشورهاى اسلامى و غير اسلامى قرار دهد و نيازهاى مسلمين را در امر معاد و معاش تذكر دهد و از امور سياسى و اقتصادى آن چه را كه در استقلال و كيان مسلمين نقش مهمى دارد گوشزد كند و كيفيت صحيح روابط آنان را با ساير ملل بيان نمايد و مردم را از دخالتهاى دول ستمگر و استعمارگر در امور سياسى و اقتصادى مسلمين كه منجر به استعمار و استثمار آنها مىشود برحذر دارد . خلاصه ، نماز جمعه و دو خطبه آن نظير حج و مراكز تجمع آن و نمازهاى عيد فطر و قربان و غيره از سنگرهاى بزرگى است كه متأسفانه مسلمانان ( 1 ) از وظائف مهم سياسى خود در آن غافل ماندهاند ، چنانچه از ساير پايگاه هاى عظيم سياست اسلام هم غافلند . اسلام دين سياست آن هم در همه شئون آن است و كسى كه در احكام قضايى ، سياسى ، اجتماعى و اقتصادى اسلام اندكى تأمل كند متوجه اين معنى مىشود . هر كس گمان كند دين از سياست جدا است ، جاهلى است كه نه اسلام را مىشناسد و نه سياست را . ( 1 ) فاضل : كثيرى از مسلمانان . . اراكى : مسأله امام جمعه ضمن خطبه خود بايد مصالح دين و دنياى مسلمانان را به آنها تذكَّر دهد و آنها را از امور مختلف اجتماعى آگاه سازد .