< صفحة فارغة > [ مسأله 642 نبش قبر امام زاده ها و شهدا و علما و صلحا ] < / صفحة فارغة > مسأله 642 نبش قبر ( 1 ) امام زاده ها و شهدا و علما و صلحا اگر چه سالها بر آن گذشته باشد ( 2 ) در صورتى كه زيارتگاه باشد حرام است ، بلكه اگر زيارتگاه هم نباشد بنا بر احتياط واجب نبايد آن را نبش كرد . اين مسأله ، در رسالهء آيت الله بهجت نيست ( 1 ) زنجانى : نبش قبرى كه باعث هتك حرمت مىگردد مانند . . ( 2 ) اراكى ، خوئى ، گلپايگانى ، فاضل ، تبريزى ، صافى ، زنجانى : حرام است . [ پايان مسأله ] مكارم : مسأله اگر يقين داشته باشد بدن به كلَّى از بين رفته و خاك شده است شكافتن قبر اشكالى ندارد ، مگر در قبور امام زاده ها و شهدا و علماء و صلحا كه اگر سالها بر آن بگذرد نيز نبش قبر آنها جايز نيست . سيستانى : مسأله خراب كردن قبر امام زاده ها و شهدا و علما و هر موردى كه خراب كردن قبر ، هتك شمرده شود اگر چه سالها بر آن گذشته و بدنشان از ميان رفته باشد حرام است . < صفحة فارغة > [ مسأله 643 شكافتن قبر در چند مورد حرام نيست ] < / صفحة فارغة > مسأله 643 شكافتن قبر در چند مورد ( 1 ) حرام نيست ( 2 ) : اول : آن كه ميّت در زمين غصبى دفن شده باشد و مالك زمين راضى نشود كه در آنجا بماند ( 3 ) . دوم : آن كه كفن يا چيز ديگرى كه با ميّت دفن شده غصبى باشد ( 4 ) و صاحب آن راضى نشود كه در قبر بماند ( 5 ) و همچنين است اگر چيزى از مال خود ميّت كه به ورثهء او رسيده با او دفن شده باشد و ورثه راضى نشوند كه آن چيز در قبر بماند ، ( ولى اگر چيز مختصرى از مال او كه به ورثه به ارث رسيده مانند انگشتر و نحو آن با او دفن شده باشد در جواز نبش براى درآوردن آن تأمل و اشكال است خصوصاً اگر اجحاف بر ورثه نباشد ( 6 ) ) و اگر وصيت كرده باشد كه دعا يا قرآن يا انگشترى ( 7 ) را با او دفن كنند ( 8 ) ، ( در صورتى كه وصيتش بيشتر از يك سوم مال او نباشد ( 9 ) ) براى بيرون آوردن اينها نمىتوانند قبر را بشكافند ( 10 ) . سوم : آن كه ( 11 ) ميت بىغسل يا بىكفن ( 12 ) دفن شده باشد ، يا بفهمند غسلش ( 13 ) باطل بوده ، يا به غير دستور شرع كفن شده يا در قبر ، او را رو به قبله نگذاشتهاند ( 14 ) . چهارم : آن كه براى ثابت شدن حقّى ( 15 ) بخواهند بدن ميّت را ببينند ( 16 ) . پنجم : آن كه ميّت را در جايى كه بىاحترامى به اوست مثل قبرستان كفّار يا جايى كه كثافت و خاكروبه مىريزند دفن كرده باشند ( 17 ) . ششم : آن كه براى يك مطلب شرعى كه اهميّت آن از شكافتن قبر بيشتر است ( 18 ) ، قبر را بشكافند مثلًا بخواهند بچه زنده را از شكم زن حاملهاى كه دفنش كردهاند بيرون آورند ( 19 ) . هفتم : ( 20 ) آن كه بترسند درندهاى بدن ميّت را پاره كند ، يا سيل او را ببرد ( 21 ) يا دشمن بيرون آورد ( 22 ) . هشتم : آن كه قسمتى از بدن ميّت را كه با او دفن نشده بخواهند دفن كنند ولى احتياط واجب آن است كه ( 23 ) آن قسمت از بدن را طورى در قبر بگذارند كه بدن ميّت ديده نشود ( 24 ) . ( 1 ) گلپايگانى : در هفت مورد . . صافى : در نه مورد . . ( 2 ) گلپايگانى ، صافى : بلكه در بعضى از آنها واجب است . . بهجت : فرمودهاند شكافتن قبر در چند مورد جايز است . .