نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الميرزا جواد التبريزي جلد : 1 صفحه : 337
و فقيرى كه اينها را ندارد ، اگر به اينها احتياج داشته باشد ، مىتواند از زكات خريدارى نمايد . ( مسأله 1938 ) فقيرى كه ياد گرفتن صنعت براى او مشكل نيست بنابر احتياط واجب بايد ياد بگيرد و با گرفتن زكات زندگى نكند . ولى تا وقتى مشغول ياد گرفتن است ، مىتواند زكات بگيرد . ( مسأله 1939 ) به كسى كه قبلا فقير بوده و يا اين كه معلوم نباشد فقير بوده يا نه و مىگويد فقيرم ، اگر چه انسان از گفته او اطمينان پيدا نكند مىشود زكات داد . ( مسأله 1940 ) كسى كه مىگويد فقيرم و قبلا فقير نبوده ، چنانچه از گفته او اطمينان پيدا نشود ، احتياط واجب آن است كه به او زكات ندهند . ( مسأله 1941 ) كسى كه بايد زكات بدهد ، اگر از فقيرى طلبكار باشد مىتواند طلبى را كه از او دارد ، بابت زكات حساب كند . ( مسأله 1942 ) اگر فقير بميرد و مال او به اندازه قرضش نباشد ، انسان مىتواند طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند بلكه اگر مال او به اندازه قرضش باشد ، و ورثه قرض او را ندهند ، يا به جهت ديگر انسان نتواند طلب خود را بگيرد ، نيز مىتواند طلبى را كه از او دارد ، بابت زكات حساب كند . ( مسأله 1943 ) چيزى را كه انسان بابت زكات به فقير مىدهد ، لازم نيست به او بگويد كه زكات است ، بلكه اگر فقير خجالت بكشد مستحب است مال را به قصد زكات به او داده و زكات بودنش را اظهار ننمايد . ( مسأله 1944 ) اگر به خيال اين كه كسى فقير است به او زكات بدهد ، بعد بفهمد فقير نبوده ، يا از روى ندانستن مسأله به كسى كه مىداند فقير نيست زكات بدهد كافى نيست ، پس چنانچه چيزى را كه به او داده باقى باشد بايد از او بگيرد ، و به مستحق بدهد و اگر از بين رفته باشد ، پس اگر كسى كه آن چيز را گرفته مىدانسته زكات است ، انسان بايد عوض آن را از او بگيرد ، و به مستحق بدهد و اگر نمىدانسته زكات است ،
337
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الميرزا جواد التبريزي جلد : 1 صفحه : 337