نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ وحيد الخراساني جلد : 1 صفحه : 66
و بد زنهار نخورى زيرا روزى كه از آن خوردى هر آينه خواهى مرد . " ب : سفر تكوين ( پيدايش ) باب سوم : " و مار از همهء حيوانات صحرا كه خداوند خدا ساخته بود هشيارتر بود ، و به زن گفت آيا خدا حقيقة گفته است كه از همهء درختان باغ نخوريد ؟ زن به مار گفت : از ميوه ء درختان باغ مىخوريم لكن از ميوه ء درختى كه در وسط باغ است خدا گفت از آن مخوريد و آن را لمس مكنيد مبادا بميريد . مار به زن گفت : هر آينه نخواهيد مرد ، بلكه خدا مى داند در روزى كه از آن بخوريد چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نيك و بد خواهيد بود . و چون زن ديد كه آن درخت براى خوراك نيكوست و به نظر خوش نما و درختى دلپذير دانش افزا پس از ميوه اش گرفته بخورد ، و به شوهر خود نيز داد ، و او خورد ، آنگاه چشمان هر دوى ايشان باز شد و فهميدند كه عريانند ، پس برگهاى انجير به هم دوخته ، سترها براى خويشتن ساختند ، و آواز خداوند خدا را شنيدند كه در هنگام وزيدن نسيم نهار در باغ مىخراميد ، وآدم و زنش خويشتن را از حضور خداوند خدا در ميان درختان باغ پنهان كردند ، و خداوند خدا آدم را ندا در داد و گفت : كجا هستى ؟ گفت چون آواز تو را در باغ شنيدم ترسان گشتم ، زيرا كه عريانم ، پس خود را پنهان كردم . گفت كه تو را آگاهانيد كه عريانى ؟ آيا از آن درختى كه تو را قدغن كردم كه از آن نخورى خوردى . . . . " در آيهء 22 از همين باب آمده است " و خداوند خدا گفت همانا انسان مثل يكى از ما شده است كه عارف نيك و بد گرديده اينك مبادا دست خود را دراز كند و از درخت حيات نيز گرفته بخورد و تا به أبد زنده ماند . " در باب ششم ، آيهء 6 و 7 آمده است " و خداوند پشيمان شد كه انسان را بر زمين ساخته بود و در دل خود محزون گشت ، و خداوند گفت انسان را كه آفريده ام از روى زمين محو سازم انسان و بهايم و حشرات و پرندگان هوا را چون كه متأسف شدم از ساختن ايشان . " و اكنون به بعض جهات در اين آيات اشاره مى شود : 1 - خداوند متعال بشر را خلق كرده و به او عقلى داده كه خوب و بد را
66
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ وحيد الخراساني جلد : 1 صفحه : 66