نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري جلد : 1 صفحه : 212
چيزهايى كه سفر را قطع مى كند
الف - رسيدن به وطن
نمىشنود بايد نماز را شكسته بخواند . " مسأله 1163 " اگر هنگام رفتن بخواهد در محلى نماز بخواند كه شك دارد به حد ترخص رسيده يا نه ، بايد نماز را تمام بخواند ، همچنين هنگام برگشتن اگر شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه ، بايد شكسته بخواند . و از آنجا كه در بعضى از موارد اشكال پيدا مىكند ، بايد يا در آنجا نماز نخواند يا هم شكسته و هم تمام بجا آورد . چيزهايى كه سفر را قطع مىكند : الف - رسيدن به وطن : محلى را كه انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار كرده " وطن " او است ، چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد ، يا خودش آنجا را براى زندگى اختيار كرده باشد . " مسأله 1164 " محل تولد انسان در صورتى كه در آنجا سكونت و اقامت نداشته و ندارد وعملا از آنجا اعراض كرده باشد حكم وطن را ندارد . " مسأله 1165 " " اعراض از وطن " به معناى انصراف از سكونت در آنجاست و تنها به قصد و نيت متحقق نمىشود ، بلكه بايد عملا اعراض كرده باشد ، و تشخيص آن با عرف است و به گونه اى باشد كه اقامتگاه فعلى او حساب نشود . " مسأله 1166 " " زوجه " به طور اطلاق در توطن ( انتخاب وطن ) تابعيت همسر را ندارد ، بلكه در صورتى كه زن و شوهر بنا داشته باشند با هم زندگى كنند محل زندگى شوهر براى همسرش نيز وطن محسوب مىشود ، ولى اگر از روى نافرمانى و نشوز يا با توافق شوهر نخواهد در وطن شوهر زندگى كند ، هر جا را كه براى خودش وطن قرار دهد وطن او مىباشد . همچنين " اولاد " در صورتى كه بالغ و رشيد باشند ، مىتوانند در انتخاب وطن و محل زندگى مستقل بوده و از تابعيت پدر و مادر خارج شوند . " مسأله 1167 " جايى را كه انسان محل زندگى خود قرار داده هنگامى وطن او حساب مىشود كه قصد نداشته باشد بعد از مدتى از آنجا برود ، و لازم نيست قصد ماندن هميشگى داشته باشد ، بلكه اگر قصد دارد بعد از چندين سال از آنجا برود ولى مدت ماندن او در آن محل طولانى باشد و آنجا اقامتگاه فعلى او محسوب شود - به گونه اى كه وقتى در آنجا وارد مىشود به خانه و زندگى خود وارد شده و ديگر به او مسافر نگويند - آنجا هم حكم وطن را خواهد داشت . " مسأله 1168 " كسى كه نيمى از سال در يك شهر و نيمى از آن را در شهر ديگر
212
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري جلد : 1 صفحه : 212