مسأله 1770 - اگر قيمت جنسى كه براى تجارت خريده بالا رود و به اميد اينكه قيمت آن بالاتر رود ، تا بعد از تمام شدن سال آن را نفروشد و قيمتش پايين آيد تنزل قيمت بعد از تمام شدن شال باشد خمس مقدارى كه بالاتر رفته واجب است در صورتى كه تقصير در اداء خمس كرده باشد و الا واجب نيست . مسأله 1771 - اگر غير مال التجاره مالى داشته باشد كه خمسش را داده يا خمس ندارد مثلا ارث به او رسيده ، چنانچه قيمتش بالا رو د ، مقدارى كه بر قيمتش اضافه شده ، خمس دارد . و همچنين قيمتش اگر مثلا درختى كه خريده ميوه بياورد ، يا گوسفند چاق شود ، بايد خمس آن را بدهد . مسأله 1772 - اگر باغى احداث كند براى آنكه بعد از بالا رفتن قيمتش بفروشد بايد خمس ميوه و نمو درختها و زيادى قيمت باغ را بدهد ولى اگر قصدش اين باشد كه از ميوه آن استفاده كند ، فقط بايد خمس ميوه و نمو درختها را بدهد . مسأله 1773 - اگر درخت بيد و چنار و مانند اينها را بكارد در هر سال زيادى او را بايد خمسش را بدهد . و همچنين اگر مثلا از شاخه هاى آن كه معمولا هر سال مى برند استفاده اى ببرد و به تنهايى يا با منفعتهاى ديگر كسبش از مخارج سال او زياد ، در آخر هر سال بايد خمس آن را بدهد . مسأله 1774 - كسى كه چند رشته كسب دارد مثلا اجاره ملك مى گيرد و خريد وفور و زراعت هم مى كند بايد خمس آنچه را در آخر سال از مخارج او زياد مى آيد بدهد . و چنانچه از يك رشته نفع ببرد و از رشته ديگر ضرر كند و تمام رأس المال يا بعض او تلف شود چنانچه نفعى كه برده به مقدار ضرر و سرمايه يا كمتر باشد خمس نفعى كه برده واجب نيست ، و اگر زيادتر باشد در مقدار زايد بعد از كم كردن مخارج سال - خمس واجب است . مسأله 1775 - خرجهايى را كه انسان براى بدست آوردن فائده مى كند مانند دلالى و حمالى مىتواند جزء مخارج حساب نمايد .