نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد محمد الروحاني جلد : 1 صفحه : 332
بأشد ، و اگر عين تلف شده زكاتى بر أو نيست هر چند از سال حاضر بأشد . ( مسأله 1974 ) فقير نمىتواند زكات را به كمتر از مقدار آن صلح كند يا چيزى را گرانتر از قيمت آن بابت زكات قبول نمايد يا زكات را از مالك بگيرد و به أو ببخشد . ولى كسى كه زكات زيادى بدهكار است و فقير شده و نمىتواند زكات را بدهد چنانچه توبه كند فقير مىتواند زكات را از أو بگيرد و به أو ببخشد . ( مسأله 1975 ) انسان نمىتواند از زكات ملك بخرد و بر أولاد خود يا بر كساني كه مخارج آنان بر أو واجب است وقف نمايد كه عايدى آن را به مصرف مخارج خود برسانند . ( مسأله 1976 ) دادن زكات براى رفتن به حج و زيارت و مانند اينها از سهم سبيل الله اگر زكات گيرنده فقير نباشد يا أين كه به مقدار خرج سالش زكات گرفته بأشد محل اشكال است . ( مسأله 1977 ) اگر مالك ، فقيرى را وكيل كند كه زكات مال أو را بدهد چنانچه آن فقير يقين نداشته بأشد كه قصد مالك أين بوده كه خود آن فقير از زكات بر ندارد ، مىتواند به مقداري كه به ديگران مىدهد براى خودش نيز بردارد . ( مسأله 1978 ) اگر فقير شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره را بابت زكات بگيرد ، چنانچه شرطهائى كه براى واجب شدن زكات گفته شد در آنها جمع شود بايد زكات آنها را بدهد . ( مسأله 1979 ) اگر دو نفر در مالى كه زكات آن واجب شده با هم شريك باشند و يكى از آنان زكات قسمت خود را بدهد و بعد مال را تقسيم كنند ، چنانچه بداند شريكش زكات سهم خود را نداده و بعدا نيز نمىدهد تصرف أو در سهم خودش محل اشكال است مگر أين كه زكات شريك را تبرعا با اذن أو و در صورت امتناع با اذن حاكم شرع بدهد . ( مسأله 1980 ) كسى كه خمس يا زكات بدهكار است و كفاره و نذر و مانند اينها هم بر أو واجب است و قرض هم دارد ، چنانچه نتواند همه آنها را بدهد اگر مالى كه خمس
332
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد محمد الروحاني جلد : 1 صفحه : 332