نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد السيستاني جلد : 1 صفحه : 399
( مسأله 1940 ) : كسى كه مىگويد فقيرم و قبلا فقير نبوده ، چنانچه از گفته او اطمينان پيدا نشود ، احتياط واجب آنست كه به او زكات ندهند . ( مسأله 1941 ) : كسى كه بايد زكات بدهد ، اگر از فقيرى طلبكار باشد مىتواند طلبى را كه از او دارد ، بابت زكات حساب كند . ( مسأله 1942 ) : اگر فقير بميرد ، و مال او به اندازه قرضش نباشد ، انسان مىتواند طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند بلكه اگر مال او به اندازه قرضش باشد ، و ورثه قرض او را ندهند ، يا به جهت ديگر انسان نتواند طلب خود را بگيرد ، نيز مىتواند طلبى را كه از او دارد ، بابت زكات حساب كند . ( مسأله 1943 ) : چيزى را كه انسان بابت زكات به فقير مىدهد ، لازم نيست به او بگويد كه زكات است ، بلكل اگر فقير خجالت بكشد مستحب است مال را به قصد زكات به او داده ، و زكات بودنش را اظهار ننمايد . ( مسأله 1944 ) : اگر به خيال اين كه كسى فقير است به او زكات بدهد ، بعد بفهمد فقير نبوده ، يا از روى ندانستن مسأله به كسى كه مىداند فقير نيست زكات بدهد كافى نيست ، پس چنانچه چيزى را كه به او داده باقى باشد ، بايستى از او بگيرد ، و به مستحق بدهد و اگر از بين رفته باشد ، پس اگر كسى كه آن چيز را گرفته مىدانسته زكات است ، انسان مىتواند عوض آن را از او بگيرد ، و به مستحق بدهد و اگر نمىدانسته زكات است ، نمىتواند چيزى از او بگيرد ، و بايد از مال خودش عوض زكات را به مستحق بدهد . ( مسأله 1945 ) : كسى كه بدهكار است و نمىتواند بدهى خود را بدهد اگر چه مخارج سال خود را داشته باشد ، مىتواند براى دادن قرض خود زكات بگيرد ، ولى بايد مالى را كه قرض كرده در معصيت خرج نكرده باشد . ( مسأله 1946 ) : اگر به كسى كه بدهكار است و نمىتواند بدهى خود را بدهد زكات بدهد ، بعد بفهمد قرض را در معصيت مصرف كرده ، چنانچه آن
399
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد السيستاني جلد : 1 صفحه : 399