responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 276


شده باشد خشك نموده استعمال كنند غسل موم وادهان وزفت وامثال آن كه در اتش گداختهخ شود بايد چند بار انداخت ودر آب صاف نيم كرم ريخته تا كدورت آن ته نشين كردد وآنچه بروى آب صاف نيم گرم ايستاده بردارند وچون خواهند كه روغن كهنه ومتكرج كه طعم آن تند شده تازه كنند وآن را تطريه گويند بايد روغن را در ظرفى كرده با يخ چندان بر همزنند كه يخ آب شود پس از روى آب بردارند وبا گلاب نيز همين اثر است وهر گاه يخ وگلاب هر دو باشد اقوى است غسل صبر سنبل الطيب قصب الذريره عود بلسان دارچينى اسارون مصطكى حس بلسان سيخه بسباسه فقاح اذخر جوز بوا از هر يك سه مثقال نيمكوب كرده در دو رطل آب بجوشانند تا بنصف رسد پس صاف نموده يكرطل صبر را نرم سائيده به آب مزبوره از والا بگذارنند وثقل او را جدا كرده هر چه در ته آب نشيند خشك نموده استعمال كنند وبعضى افسنتين بقدر ربع صبر اضافهء ادويه فرموده اند هر گاه صبر را به دستور اقليميا مكرر بشويند رفع حرارت او بالكليه مىشود غسل اطيان هر گلى را كه خواهند در آب بقدريكه او را بپوشانند خيسانيده پس برهم زده واز كرباس بگذراند وته نشين او را خشك نمايند غسل نوره آهگ را در ظرفى كرده آب بر او ريخته بر هم زنند وبگذارند تا ته نشين شود پس آب صافرا ريخته تا هفت بار تجديد آب كنند آنگاه خشك نمايند غسل مرداسنج جهة امراض حاره مرداسنگ را با مثل او نمك نرم سائيده آنمقدار آب بر او ريزند كه چهار انگشت آب بر روى آن بايستد وهر روز سه بار برهمزنند تا يك هفته پس تجديد آب كنند به دستور هر هفته تجديد نمايند تا چهل ايام بگذرد بعد از آن خشك كرده استعمال نمايند غسل شيرج روغن كنجد را با آب نمك بسيار برهم زده بجوشانند وآب را از او جدا كنند غسل سويق آرد جو امثال آن را كه خواهند در معده ترش نشود ونفخ او زايل كردد بايد آب جوشان بر او بريزند وبگذارند تا بر آيد پس آب سرد بر او ريخته بردارند غسل لاجوردى جهة ادويهء عين وكتابت و نقاشى اما جهة ادويهء عين به دستور احجار كافيست وبجهة آشاميدن متقدمين شرط ندانسته‌اند بلكه باعث ضعف عمل مىدانند اما جهة كتابت وامثال آن بايد سنگ لاجورد سائيده وتقيه به آب ماز ونموده وجوشانيده واندك روغن زيتون اضافه كرده و به دستور احجاز غسل داده ومكرر اعادهء طبخ وغسل كنند تا غبار گردد وبا ادويهء ديگر نيز مىشويند فصل چهارم در طريق اتخاذ وبعمل آوردن بعضى از ادويه گرفتن يدالله كه به سبب شده تاثير در علاج سنگ مثانه وكرده باين اسم ناميده اند بز نريكه چهار ساله باشد بايد در فصلى كه اول رنگ گرفتن انگور باشند ذبح نموده خون اول وآخر را گذاشته خون وسط را در ديك ظرف سنگ گرفت وگذاشت تا منجمد كرده پس ريزه كرده بر پارچهء پاكى بگذارند وروى آن را از غبار بپوشند بمثل حرير ودر آفتاب خشك كنند وقدر يك مثقال او را با آب كرفس كوهى با شراب وامثال آن را از استعمال نمايند هرگاه ظرف سنگ بهم نرسد سفال نيز جايز است تدبير وزراريح كه بتركى الاكلنگ وقسمى از سين بغلة اصفهانيست بايد چند عدد آن را زنده در كوزهء كرده وسر كوزهء بلتهء كتان بسته ومعكوس بر بالاى بخار سركه كه بآتش جوشد بدارند تا ذراريح گشته وپرورده گردد وانگاه سائيده استعمال نمايند تدبير سلاحه كه آن بول بز كوهيست كه در مسكن او جمع شود بايد او را در ظرف نوى كرده از آب خار خسك وبول گاو آنمقدار بريزند كه او را بپوشانند در آفتاب بادر آتش گرم كرده دست ماليده وصاف او را در ظرفى كنند وبيست ويكروز در آفتاب بگذارند تا مانند عسل غليظ كردد اتخاذ ماء الزجاج زجاج شامى وقلعيرا بالسويه در بوته گداخته سرد كنند وآنچه مانند كف بر روى او باشد بردارند عمل عود مطرا كه نطر به گويند عود قماريرا ريزه كرده در گلاب وجلاب بخيسانند تا نرم شود وپس بگذارند تا رطوبة او كم شود وبعد از آن مشك و عنبر داشته را نرم سائيده وعود را به آن چند بار آغشته كنند تا خشك كردد اتخاذ لبن شبرم هر گاه تازه ء او بهم نرسد كه شيراز آن گرفته شود به دستور ساير تيوعات بايد پوست تازهء او را بشويند ويا خشك آن را در آب گرم بخيسانند ودر آفتاب گذارند تا آب غليظ ولزج گردد سپس آب آن را جدا كرده خشك نمايند اتخاذ ذخان الكندر بجهة رويانيدن موى مجربست وساير ادخنه ودوده بايد پارهاى كندر وامثال آن را در زير فتيلهء چراغ بر روى هم گذاشته فتيله را بر افروزند وظرفى مثل قدح يا طشت بر بالاى آن منكوس نصب كنند وهر دوديكه در آن جمعگردد بردارند وبه دستور تخم كتان وامثال آن را بسوزانند ودوده بگيرند يا آنكه روغن آنها را با فتيلهء سوخته دخان را جمع وضبط نمايند اتخاذ سركه هندوى كه بلغة هندى كاكنجى نامند برنجرا شسته بجوشانند تا مهرا گردد پس صاف نموده در شيشه كرده چهلروز در افتاب بياويزند تا ترش شود بهمين طريق از ساير حبوب سركه ميتوان ترتيب داد اتخاذ رب هليله وتربد وامثال آن كه قدر اندكى از آن فعل قوى كند بايد هليله وامثال آن را كوبيده در آب گرم خيسانيده وبعد از دو سه روز افشرده صاف آن را به در سايه خشكنموده وماداميكه در جرم او طعمى باشد باز به آب گرم تازهء خيسانيده وبه دستور صاف كرده تا طعمى در جرم آن نماند دستور محلوب كردن طلق بايد در آتش سرخكرده ودر آب مطفى نمود بكوبند تا ريزه شود پس در كيسهء كرباس محكمى كرده سنگريزها را بقدر فندقى

276

نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 276
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست