responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 47


است يابو است برطسيقون طين مغره است برنى بيونانى ابريشم است بركينه قصب الرزيره است بردير لوس قنبره است برمس صبر است برابران به فارسى مطاريون است براجيل كرفس است برشيان دارو وعصى الراعيست بريليا بسريانى تخم رازيانه است بريون بيونانى اشنه است بروش بيونانى جبن است برسيقا سيلا بيونانى سفر جل است برغل حشيش است برئيس بيونانى بهش است بريمو طالون برومى ارز بويه است بربرى بلغة زرشگ است برمين بهندى ساوج است برنج به فارسى ارز است برف به فارسى اسم ثلجست برغست بلغة خراسانى قثاء بريست بر موم به فارسى علو است برگ نيل به فارسى وسمه است پرستوك به فارسى خطاف است پرى بهندى شش است و به عربى ريه نامند پرمون بهندى الوسن است پرسوح بتركى زبزبست برهمى بهندى نوعى از پيش است برعوز براى اول وبلام اسم فارسى حشيش است پريا به فارسى هديه است برام حجر البرام است و برز قطونا مشهور است و در اصفهان اسپرزه و در شيراز بنكو نامند سفيد و سرخ و سياه مىباشد و بهترين او سفيد وزبونترين او سياه است و شكوفهء هر يك به رنگ اوست ودرسيم سرد و در دويم تر و سياه او با پيوسته واجتناب از خوردن او اولى است و سفيد او مسكن عطش وحرارة وباقوة محلله وملين طبع و بو دادهء او قابض وجهة بتهاى حاره وغليان خون و خشونت سينه و حلق و زبان و علل صفراوى وذات الجنب و امراض و موى و اخلاط سوخته و سرفه ومغص وقرحهء امعأ وزحير و ضماد او با روغن گل سرخ و سركه جهة درد مفاصل ونقرس حار و نرم گردن او رام ظاهرى و خنازير وورم صلب وجمره وحمره و با آب دهن جهة دمل مجرب و با روغن بنفشه جهة درد سرحار وترطيب دماغ و اعضا و شق شدن موى و دراز كردن آن و ضماد كوبيدهء او كه با مثل او و روغن گل و پوست خشخاش پخته باشدن جهة او رام حاره و تسكين درد آن مجرب ومضعف عصب و مفسد اشتها و مصلحش عسل و سكنجبين عسلى وقدر شربتش از دو درهم تا ده درهم وبدلش و در تبريد خرفه و در نضج تخم كتان و در سرفه و خشونت خلق و امثال آن بهدانه و ده درهم كوبيدهء او كشنده است بزغنج به فارسى اسم بار درخت پسته است كه پستهء نبسته باشد و گويند درخت پسته يك سال بار مىبندد و يك سال ثمرش دانه نمىبندد و آن را بزغنج نامند و در خواص مثل پوست بيرون پسته نيست بلكه سرد و خشك و بسيار قابض ومفرح و در افعال مانند اقاقياست بزركتان در كتان موصوفست و به فارسى بزرگ نامند و از بزر مطلق مردا اوست به زور تخم نباتاتست و هر تخمى در ضمن اصل آن موصوفست بزر الكرفس الجبل فطر اساليونست بزر الجزر البرى دو قو است بزر الارحوان در ارجوان موصوفست وغير تشمينرج است بزر الورد الاسور جبلا هنگ است بزر العصفر قرطم است بزر القنب شاهد ؟ ؟
بزر بلاسقيس حرف كابلى است بزر رازيانج رومى انيسونست بزر الفنجنكشت در اثلق مذكور است بزر الورد وتخم گل سرخست ودرورد مذكور است بزغا رعاده است بزر الخخم تودريست بزررمان البرى وبزر المط حب القلقل است بزر الحجرى قلب است بزر القمر حجر القمر است برز الهوة تودريست بزاق بصاقست وبه فارسى آب دهن بزباز به فارسى ؟ ؟ است بز به فارسى مغروميش را شاملست بزمجه به فارسى ورل بريست بزغاله به فارسى جدى است بسفايج بيخيست مايل بسياهى وباريك وكره دار واز هركرهى ريشها برآمده اند رونش سبز ونبات او بيساق ويكشاخ برگ دار شبيه ببال طيور ومانند گياه سرخس وبقدر يكثبرو از ميان شاخهاى درختان واز بيخ اشجار ميرويد ودر تنكابن دار جماز نامند در دويم كرم ودر اول خشگ وگويند در اول كرم است و در بيوست معتدل ومسهل مره سودا وبلغم غليظ و هر خلطى را كه ملاقات كند ومحلل نفخ و شير منجمد و در معده و قولنج و منجمد كننده شير غير منجمد ومفرح بالعرض از جهة دفع سود او جهة جذام وعلل سود اوى ومفاصل و ضماد او جهة التواى عصب وشقاق ميان انگشتان نافع و خوردن او با شكر و با اطعمه خصوصا پختن او در ؟ ؟ و با ماء العسل موجب اسهال مواد و بى ضرر است ومطبوخ او با اصل السوس وايلسون جهة سرفه وضيق النفس ور بو و مداومت مطبوخ او با عناب جهة سقوط بواسير بغايت مؤثر و چون سه مثقال او را جوشانيده با فلوس خيار شبر و يا ترنجبين جهة رياح بواسير و درد معده مزمنه وصرع مجربست ومغثى ومضر كرده و سينه و مصلح او پرسياوشان و جوشانيدهء او با ماء الشعير وفواكه يا بسه و خردل و يا خروس سالدار وقدر شربتش از جرم او تا سه درهم و در مطبوخ تا شش درهم وبدلش جهة مواد سود اوى نصف وزنش افتيمون و ربع آن نمك هنديست بسباسه به فارسى بز باز گويند و آن پوست اندرون جوز بو است برجوز چسبيده و بهترين او تند بوى اشقر مايل به سرخى به هم پيچيده است در دويم گرم و خشك و گويند در اول گرم و در دويم خشك است محلل رياح وصلابات باطنى ومفتح سده ومجفف رطوبات ومفرح و مقوى معده وباه وهاضم و خوشبو كنندهء دهان وجهة سلس البول وسحج ونفث الدم وقرحهء امعأ و رطوبت سينه و شش و اسهال كهن و در سپرز ومنع ريختن فضلات به معده وتقويه رحم و رطوبت او و ضماد او با برگ مور وجهة بدبوئى زير بغل آزموده و با سرگين بز

47

نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 47
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست