responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 44


بابن در حب البان مذكور مىشود پان اسم هندى تنبول است بارج عنب الثعلب است با برنج نارجيست بار سقاريس زنجار معدنيست بارى زعلا بسريانى بزرتانست باريقون شوكرانست باطس نوعى از عليق است باروق بعبرانى سفيداج است بابلس بيونانى خشخاش زهديست بابلون ابليو است باس بهندى اسم مرانست با بارى بيونانى فلفل است بار سطاريون به يونان بمعنى حمامى است و آن رعى الحمام است باسيون وبافيون سعله است بالقيس ابوخلسا است بارامك به فارسى نوعى از خلافست بال راكس بهندى لوفست بانى بهندى تاء است پابرنگ بهندى برنگ كابلى است پات بهندى برگ نباتاتست باقلاى هندى قسم اخير فشغ است بابرى بهندى ريحانست بار بهندى زيبق است باك بهندى اسد است باج بهندى زمرد است باتر بهندى اسم حجر است پاپره بهندى اسم خبازيست پاك بهندى شعر اول پاول بهندى لوزاست بالك بهندى اسفناج است پاجن بهندى مضجاتست يا زهر گاوى به فارسى حجر البقر است بار سرو كوهى به فارسى ابهل است بالنگ به فارسى اترج است باديان به فارسى رازيانج است باديان رومى به فارسى انيسونست بارگل صحرائى به فارسى وليك است بار مو بهندى وقواست بابونه گاو نار به فارسى اقحوانست بادام به فارسى لوز است بار درخت كز ثمرة الطرفا است بار درخت سرو به فارسى جوزالسر واست و در سر و گفته مىشود بار درخت بقم بعضى گويند به فارسى عيون الديك است پاچه به فارسى كراع است بارتنگ به فارسى لسان الحمل سات و به تركى باغ پر باغى نامند بار درخت سدر به فارسى نبق است بار درخت عود به فارسى اسم هرنوه است بارس اسم تركى يوز است و بادام كوهى به فارسى حلوز است بالدرغان بتركى اسم انجدانست باط باط اسم تركى بزر البنج است بال بتركى عسل است بالغ بتركى سمگ است باقر ساق بتركى امعاء است باقرى بتركى كبد است باز به فارسى اسم بازيست باشه به فارسى باشق است باقريقره اسم تركى قطاه است ببغاء به فارسى طوطى نامند و از خوردن پشه ولاجورد وقرطم زودتر تعليم سخن گوئى ميكيرد ودر دويم گرم ودر اول خشك وبسيار بطئ الهضم وگوشت او جهة التيام وقروح مزمنه وتفرح دل وضماد او جهة رفع ثاليل مفيد و خوردن دل و زبان او مورث فصاحت وسرعت تكلم اطفال و رفع لكنت زبان و سرگين او جهة رفع گلف وآثار و نيكو كردن رخسار و خون او جهة ازاله كردن بياض عين نافع است ببر شير بلادهند است و در جميع خواص قويتر از اسد است ببراله زراوند طويل است پيرى بهندى شاهسفرم است تبع نپندا التمر است ونزد بعضى نپذ الدخن وگويند نپند عسلى است پتكه بتركى قابضه و به فارسى سنگدان طيور است بتيك بهندى بفم است بتيكرى بهندى شب يمانيست پتى بهندى مراره است بترير بهندى حجر است بتانه بهندى خلتر است بتاوى بثاء مثلثه بيونانى سرخس است بجم ثمرة الطرفاست بنج بهندى وج است بجاك بهندى پيش است بحوره بهندى اترج است بختو بهندى عقربست بحتحاث بحاء مهمله اذان الغز است بح بلغة اندلس قطب است بخور مريم قسمى از عرطنيثا و غير اوست و او نباتيست برگش شبيه به برگ لبلاب كبير بكردى او سبز و ديگرى مايل به سفيدى ومزغب و ساقش به قدر چهار انگشت و گلش مثل گل سرخ و از بعضى هم كبود مىشود وبيخش مثل پنج شلغم وعريض و سياه و گياه او را شجر مريم نامند ومبت او جايهاى سايه ومستعمل از آن پنج و عصارهء اوست و عصارهء او قويتر از بيخش و گياه عرطنيثا خاردار و ساقش درازتر و برگش شبيه به برگ كلم و پر شاخ وبيخش وبيخش شيبه ببخور مريم و سياه ودرا و مثل كره چيزها برآمده مىباشد بخلاف بخور مريم در اول سيم گرم و خشك در آخر آن مفتح ومحلل وجاذب وملطف ومسقط جنين ومدر بول و حيض و عرق وهشير وجهة يرقان وتفتيح افواه عروق و ما ساريقا ودافع فضول از اقطار بدن و منافذ وربو و با شراب جهة رفع ضرر ادويه قتاله و زياده كردن مستى شراب و با ماء العسل مسهل بلغم وخلظ غليظ وضمادش پادزهر دواهاى كشنده وبقوه جاذبه است و با سركه جهة نتو مقعد وگلف وداء الثعلب وبجهة نقرس والتوامى عصب و با روغن زيتون كهنه جهة شقاق كه از سرما بهم رسيده باشد وحمول وتعليق او جهة عسر ولادت بغايت نافع ومضر مقعد محرورين ومصلحش كشنيز و آب انار وقدر شربت از عصارهء او نصف درهم و از پخش تا دو مثقال و از خواص اوست كه چون بر شكم ضماد نمايند اطلاق نمايد و جنين را ساقط كند و طلاى گياه و تازهء او گه كوبيده باشند جهة ورم سپرز بيعديل وسعوط او بغايت منقى دماغ و تخمش جالى و ضماد او جهة گلف ونمش و خنازير وورم صلب وداء الثعلب واكتحالش جهة نزول آب مفيد و عصاره و پنج او در اين افعال قويتر است و قسمى از بخور مريم از نباتش شبيه به مثل و برگش باريك وعسالج او به قدر زرعى و باريك و در اطراف آن مثل شعبهء از شعبهاى گل شبت و تخمش شبيه تخم شبت مىباشد وتعليق بيخ آن را در منع حمل محرب دانسته‌اند بخور الا كراد نباتيست غير حماما ساقش شبيه بساق رازيانه و برگش در حوال بيخ و انبوه و گلش زرد وبيخش ماليده و سياه وصلب و پر رطوبت ومنبت او كوههاى درخت دار وصمغش كه ازساق او بهم رسد سرخ و بدبو

44

نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 44
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست