responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 25


بليونست اسطريوس حجر اليشف است اسقليا طيقوس جلناز است آسا بسريانى آس است اسپر غم به فارسى شاه اسفرم است اسليوس بيونانى سليخه است اسطريطس بيونانى سنگ مرمر است اسطفلس واسپر طم قفر اليهود است استرخا زرنيخ سرخ است اسود سالخ مار سياه است اسقورون بيونانى خبث الحديد است اسطافالس بيونانى جزز است وبلغة روم اسطفلين وبلغة شام اسطون نامند استى اود بتركى اسم فلفل است اسقوالس بيونانى بزدانى است اسپلى بلغة تنكابن اسم جرتيست اسناك بلغة تنكابن حماض است اسطام نوعى ازحديد است كه فولاد باشد اسثه البستانيه شبيه است اسحاره بلغة اهل بيت المقدس تودرى است اسريقون زنجفر سوخته است اسمارو اسفرم آس برتيست اسپندان به فارسى ايثاطون است اسقليناس بيونانى قثاء برى است اسطافيوس بيونانى زبيب است اسطافيوس اغريا زبيب الجبل است اسكن بهندى بهمن ابيض است اسپرك بهندى اسم اكليل الممالك است اسبرزه واسبقول به فارسى بزرقطونا است اسپند به فارسى حرمل است اسفاناج رومى فطف است اسپرك به فارسى زرير است استخوان خرما به فارسى اسم نوعى القمر است اسكنو بلغة تنكابن اسعد است وگرههاى ريشه گياهيرانيز به اين اسم نامند و آن مدور و بسيار لذيذ و شيرين و به قدر نخودى مىباشد و برگش باريك‌تر از برگ كراث است و زياده بر سه عدد نمىباشد و بى ثمر و بى كل و در ريگزار با حريم آبها مىرويد استر به فارسى بغل است اشق معرب از اوشهء فارسى است و آن صمغى است مايل به زردى نبات او شجرى و كوچك و ساقش باريك ومرغب و مايل به سفيدى و گلش ما بين سرخى وازرقى ومنابت او بلاد سردسير و گويند ضمع نبات اشتر غاز است ودردويم كرم و در آخر اول خشك ومحلل وملطف و جاذب از عمق بدن وجالى ومفتح سدهء جكر وسپرز وافواه عروق ومسهل بلغم غليظ و زرداب ومفتت حصاة ومخرج جنين و كشندهء كرم رودهء وباقوهء مجففه ومدر فضلات حتى خون و با سركه آشاميدن جهة سپرز وبامأ الشعير جهة ربود عسر نفس انتصابى و با عسل جهة صرع وثيقه رطوبات سينه وعسر بول و رفع ضرر ادويهء ومسله و درد تهى كاه وركين و درد كمر و عرق النساء وتحليل رياح وفالج وحذر و ضماد او جهة تليين صلابات و مفاصل و با سركه جهة ورم و جگر وسپرز ورياح تحت آن بهق وگلف و خنازير وجرب ورياح انشيين واورام بلغمى وبانظرون و روغن حنأجهة اعيأى امتلائى و مواد بارده واكتحال او جهة رمد وبياض وجرب وشعيره و رطوبه چشم و مرهم او جهة برون گوشت نياد رويانيدن گوشت تازه وغرغرهء او با آب جهة تحليل رطوبات و بلغم دماعى وخناق سوداوي و بلعمى نافع ومضر معده وكرده و مصلح او اول انليسون وثانى زوفا وقدر شربتش از نيم مثقال تا يك مثقال وبدلش سكپنج يا جاوشير يا برموم اشتر غاز معرب از اشتر خار فارسى است نبات او شبيه به ياد آورد و گلش سفيد و خارهاى او دراز و دانهء او كوچكتر از دانهء باد آورد وبيخ او شبيه بيخ انجدان و بدبو و بدطعم و با تلخى ومستعمل بيخ اوست و گياه تازهء او را مثل كاهو در موصل و مصر مىخورند و بو ؟
بيخ انجدان خراسانى است ودرسيم گرم و خشك و بهترين او به سركه پرورده است مفتح سده ومدربول و با قوهء ترياقيه ومسخن معده ومشهى وباضم و يك مثقال از جرم او جهة تب ربع كه از مادهء بلغم باشد نافع و طلاى او با سركه جهة اورام بادره و تسكين دردها و سركهء او در قوهء مثل سركهء عنصل و در افعال بهتر از جرم او وقدر شربت از سركهء او تا پنج مثقال و از جرم او تا دو درهم ومضر كرده ومغثى ومصلحش شربت غوره وربپاس وبدلش انجدان و عرق جهة كرده وجكر وسپرز نافع وقدر شربت از عرقش تا سه او قيه است اشنه لغة عربيست به فارسى دواله نامند و آن چيزيست شبيه به ريسمانهاى باريك پهن بهم پيچده و بر شاخهاى درخت صنوبر و بلوط و ساير نباتات متكون مىشود و بهترين او سفيد و خوشبو و تازه و زبونترين او سياه است در اول گرم و خشك و آنچه از درخت بلوط بهم مىرسد سرد و مجموع آن باقوه قابضه ومحلله وملينه ومفتح سدهء رحم وتدرحيض ومنتوم قوى خصوصا با شراب ومقوى ماه ومفرح و مقوى معده و دل و جگر وجهة رفع غثيان و خفقان ونفخ و حفظ روح حيوانى وازلهء اعيا و سنگ مثانه و نشستن در طبيخ او جهة تسكين دردها و ضماد محوق او با آب جهة تقويه اعضاى ضعيفه مثل بناگوش و كنج ران و زير بغل و ما بين كنفين و رفع الم آنها وجهة تليين صلابات و رفع اورام و تقويهء جگر و رفع بدبوئى زير بغل و با سركه جهة سپرز نافع وبغايت منوم اطفال واكتحال او جهة تقويه چشم ونقيع آنچه از درخت بلوط باشد جهة حرارت وحمره چشم مفيد و مضر امعاء ومضلحش انيسون وقدر شربتش تا سه درهم وبدلش قردمانا بوزنش وبخورا وجهة اختناق رحم مؤثر است اشخيص لغة عربيست سفيد و سياه مىباشد برگ نوع سفيد او سفيد و به حسب اماكن كاه است كه سرخ وازرق نيز باشد و به دستور صحرائى و كوهى مىباشد مجموعء را برك شبيه به برك كنكر وكلشن بنفش و تخمش شبيه بقرطم صمغ او را مثل مصطكى زنان استعمال نمايند وثمرش مثل ثمر كبر و نوع سياه را برك از قسم اول نرم تر و ريزه تر و تازه‌اش سرخ و خشكش سياه و ساقش به قدر شبرى و سرخ وقبه و گلش خاردار و نقطه دار و پخش سطبر و سياه و كاه است سوراحنا

25

نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 25
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست