روغن مصطكى - معده را قوت دهد . صفت آن : روغن زيت پنجاه مثقال در شيشه كنند ده مثقال مصطكى برويش ريزند ، ديگى راتا نيمه آب كنند وآن شيشه را درميان آن ديگ آويزند وآتش كنند تا آب بجوشد تا اينكه مصطكى گداخته شود .
روغن مورد - موى را نگاه دارد وآنچه ريخته باشد بروياند . صفت آن : آب مورد سه جزو وروغن زيت يك جزو وبا يكديگر بجوشانند تا نزديك آنكه آب برود وروغن بماند قدرى لادن اندازند تا بگذارند وفرا گيرند .
روغن ديگر - كه موى را محافظت كند صفت آن : پوست هليله كابلى ، مازو وبرگ مورد از هر يك مساوى ودر شراب ريحانى يكشبانه روز بخيسانند سپس بپزند وبپالايند ويكجزو روغن كنجد بريزند ودر هر صد مثقال ده مثقال روغن لادن در وقت فرو گرفتن بيندازند تا بگذارند وفرو گيرند ، شب موى راچرب كنند وصباح در حمام بشويند .
روغن آمله - موى را سياه كند وقوى گرداند . صفت آن : آمله مقشر ، برگ مورد پوست بيخ صنوبر مساوى كوفته ودر آن نامهرا شود وصاف كنند وهمچنان روغن كنجد اضافه نمايند وبجوشانند تا روغن بماند .
روغن بنفشه - در مدت دو هفته بر هر موضع كه مالندموى بروياند . صفت آن :
يكعدد خربزه راسوراخ كنند ودانه هايش بيرون ريزند وسى عدد زرده تخم مرغ در آن ريزند تا پنج سير روغن زيت وبرك گ مورد كوفته وبراده آهن صلايه كرده واز هر يك ده درم . وسوراخ خربزه را محكم كنند ودر گل حكمت گيرند ويك شب در تنور نهند روز ديگر بيرون آورند وگل را از آن جدا كنند وآن خربزه را با روغن زيت بمالند تا نرم شود ونگاهدارند .
روغن به - معده را قوت دهد وحبس عرق كند واگر بروى كشكاب ( كشك سائيده شده با آب كه نان تريد كنند ) بريزند وبخورند اسهال را باز بندد . صفت آن : آب ( به ) دو جزو ، آب برگ مورد يك جزو با روغن گل بجوشانند تا آب برود و روغن بماند .

از كتاب طب خطى كه چهار صد سال قبل نوشته شده

354