نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 418
آنگاه ابو مسلم محمد بن اشعث بن عبد الرحمن را به اميرى فارس گماشت و او را فرستاد ، و ابو العباس مصلحت ديد كه عموى خود عيسى بن على را به امارت فارس بگمارد ، پرچم فرماندهى او را بستند و دستور داد به فارس حركت كند ، ولى هنگامى كه عيسى پيش محمد بن اشعث رسيد او از تسليم حكومت باو خوددارى كرد . عيسى باو گفت اى پسر اشعث مگر تو در اطاعت امام ابو العباس نيستى ؟ گفت چرا ولى ابو مسلم به من دستور داده است كار خود را به هيچكس تسليم نكنم . عيسى گفت ، ابو مسلم بنده امام است و امام راضى نخواهد بود كه دستورش اجرا نشود ، محمد بن اشعث گفت اين سخن را رها كن من اين كار را جز با نامه اى از ابو مسلم تسليم نخواهم كرد . عيسى پيش ابو العباس سفاح برگشت و موضوع را باو خبر داد ، ابو العباس خشم خود را فروبرد به عمويش دستور داد پيش خودش بماند و او همانجا ماند . ابو مسلم مغلس بن سرى را به حكومت طخارستان فرستاد و چون او آنجا رسيد منصور [ 460 ] براى جنگ با او بيرون آمد و چون جنگ درگرفت مغلس پيروز شد و منصور با تنى چند از ياران خود گريخت و در ريگزارها افتادند و از تشنگى هلاك شدند . ابو مسلم نامه اى به امام ابو العباس نوشت و اجازه خواست پيش او آيد و تا هنگام حج مقيم درگاه باشد و سپس حج گزارد و ابو العباس اجازه داد ، ابو مسلم حركت كرد و چون نزديك مقر امام رسيد ، ابو العباس دستور داد همه سرداران و بزرگان كه حضور داشتند به استقبال او رفتند و او را باحترام استقبال كردند و همه سرداران و بزرگان براى او از اسب پياده شدند . ابو مسلم چون به شهر ابو العباس رسيد ، امام او را در قصر خود جاى داد و در بزرگداشت و نيكى نسبت باو كوتاهى نكرد و چون وقت حج فرارسيد ابو مسلم از او اجازه حج گزاردن خواست ، ابو العباس گفت اگر نه اين بو كه برادرم ابو جعفر منصور تصميم به حج گرفته است ترا امير الحاج قرار مىدادم اكنون هم هر
460 - بديهى است كه با ابو جعفر منصور خليفه دوم عباسى نبايد اشتباه شود . ( م )
418
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 418