نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 215
بشمار ، مادر او ام هانى و پدرش از اشخاص محترم خاندان لوى بن غالب است آرى او هبيرة بن ابى وهب است كه تمام قبيله مخزوم اقرار به فضل و برترى او دارند » . همچنين اين ابيات را سروده است . « همواره با ناز و تكبر به دو سوى خود مىنگرى و خودپسندى و لاف زدن چشم از تو برنمىدارد . چون ايشان را بامدادان ديدى پنداشتى كه شيران ژيانند كه از شيربچه ها در نيزار حمايت مىكنند . هنگامى كه شمشيرها بكار افتاده بود سواران خود را فراخواندى و گفتى پيش من آييد كه نيامدند و درنگ نكردند . چرا به كشتگانى از قبيله هاى سكون و از دو صدف كه بر روى زمين افتادهاند توجه ندارى ، اى عتبه اگر نابخردى و تن آسانى تو نبود دور از اين بدنامى و رسوايى قرار مىگرفتى » . گويند ، در يكى از روزها اشعث همراه گروهى از سواران شجاع عراق بيرون آمد ، حبيب بن مسلمة هم همراه همين مقدار از اهل شام آمد و در ميدان و ميان دو سپاه مدتى جنگ كردند چنانكه بيشتر روز سپرى شد و برگشتند در حالى كه هر يك از ديگرى داد خود را گرفته بودند . روز ديگرى هاشم بن عتبة بن ابى وقاص كه معروف به مرقال است براى جنگ بيرون آمد و گروهى از سواران همراهش بودند ، از لشكر شام هم ابو اعور سلمى با گروهى از سواران بيرون آمد [ 239 ] و تمام روز را ميان دو سپاه جنگ كردند و هيچيك از ديگرى نگريختند . روز ديگرى عمار بن ياسر همراه گروهى از سواران عراق بيرون آمد ، عمرو بن عاص هم همچنان با گروهى از سواران به ميدان آمد و پرچمى سياه همراه داشت كه آنرا بر نيزه اى بسته بود و مردم گفتند اين پرچمى است كه آنرا رسول خدا بسته است ، على فرمود من داستان اين پرچم را براى شما مىگويم ، آرى درست است كه اين پرچم را رسول خدا ( ص ) بست
239 - عمرو بن سفيان معروف به ابو اعور از قبيله سليم از سرداران معاويه است مادرش مسيحى و پدرش از شركتكنندگان با كافران در جنگ احد بود ، براى اطلاع بيشتر ر . ك ، دانشنامه ايران و اسلام ص 940 . ( م )
215
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 215