نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 153
سوار ديگرى خود را به طليحه رساند ، طليحه او را هم كشت سوار ديگرى خود را باو رساند طليحه او را اسير كرد و بر اسب نشاندش و به اردوگاه مسلمانان آمد ، مردم با ديدن او تكبير گفتند و او پيش سعد بن ابى وقاص آمد و گزارش كار را داد . رستم همچنان در دير اعور چهار ماه اردو زد و مىخواست كه عربها را با طول مدت خسته و فرسوده كند . مسلمانان هم هر گاه زاد و توشه خودشان و علوفه جانورانشان تمام مىشد بر اسبها سوار مىشدند و در صحراهاى اطراف به غارت مىپرداختند و با خوراك و علوفه و دامهايى كه بدست آورده بودند بازمىگشتند . آن گاه عمر به ابو موسى اشعرى نوشت كه گروهى سوار به يارى سعد بفرستد و او مغيره را با هزار سوار گسيل داشت ، همچنين عمر به ابو عبيدة بن جراح كه در شام به جنگ با روميان سرگرم بود نوشت كه گروهى سوار به يارى سعد بفرستد او هم قيس بن هبيرة مرادى را با هزار سوار روانه كرد ، هاشم بن عتبة بن ابى وقاص كه در جنگ يرموك يكى از چشمهايش كور شده بود و اشعث بن قيس و اشتر نخعى هم همراه اين گروه بودند و همگان در قادسيه به سعد بن ابى وقاص پيوستند . يزدگرد هم به رستم نامه نوشت كه به اعراب حمله و جنگ را آغاز كند ، رستم با سپاهها و لشكريان خود حركت كرد و خود را به قادسيه رساند و در يك ميلى اردوگاه مسلمانان اردو زدند و مدت يك ماه رسولان ميان آنان آمد و شد مىكردند ، و رستم به سعد پيام داد مردى خردمند و عاقل و دانا از ياران خود را بفرست تا با او سخن گويم و سعد مغيرة بن شعبه را پيش او فرستاد كه چون نزد رستم آمد رستم باو چنين گفت : « خداوند پادشاهى ما را بزرگ قرار داد و ما را بر امتها پيروزى داد و همه اقليمها را به تواضع براى ما واداشت و مردم زمين را براى ما خوار و زبون فرمود و بر روى زمين هيچ ملتى در نظر ما پستتر از شما نبوده است كه شما گروهى اندك و خوار و داراى سرزمين خشك و زندگى سخت و دشواريد ، چه چيز شما را واداشته است كه به سرزمين ما هجوم آوريد ؟ اگر اين به سبب قحطى و
153
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 153