نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 326
پس از عبد الملك مروان پادشاهى به وليد بن عبد الملك و پس از او به برادرش سليمان بن عبد الملك رسيد ، سليمان خالد بن عبد الله قسرى را بر حكومت عراق گماشت و او برادرش اسد بن عبد الله را به حكومت خراسان فرستاد و او همچنان در خراسان بود تا هنگامى كه هواداران محمد بن على بن عبد الله بن عباس معروف به امام در خراسان ظاهر شدند . [ 356 ] . عراق پس از مرگ يزيد : گويند چون يزيد بن معاويه مرد ، عبيد الله بن زياد حاكم بصره بود ، برادرزاده اش حارث بن عباد بن زياد براى او اين اشعار را نوشت : « اى عبيد الله آگاه باش ، يزيد كه به نيروى او مالك رقاب مردم شدى مرد . آيا مىتوانى در برابر مردمى كه داغدارشان كرده اى پايدارى كنى ؟ اين از راى پسنديده بدور است ، براى تو راهى و پناهى جز قبيله ازد نيست كه پدرت را به هنگام شورش آن سرزمينها پناه دادند » . عبيد الله از اين گفتار برادرزاده خود كه خردمند بود تعجب كرد . عبيد الله زياد غلام خود مهران را كه در ادب و خرد همتاى وردان غلام عمرو عاص بود و ماديانهاى معروف به مهرانى منسوب باوست احضار كرد و گفت اى مهران امير مؤمنان يزيد مرد ، عقيده تو چيست ؟ مهران گفت اى امير مردم اگر اختيار خود را داشته باشند هيچيك از فرزندان زياد را به حكومت بر خود برنمىگزينند كه شما نخست به كمك معاويه و پس از او به كمك يزيد بر مردم حكومت كرديد و هر دو مرده و نابود شدهاند تو هم مردم را خونخواه خود كرده اى و در امان نيستم كه بر تو شورش نكنند ، چاره اين است كه به قبيله ازد بروى كه اگر ايشان بپذيرند و ترا امان دهند از تو دفاع و حمايت خواهند كرد تا تو به محل امنى برسى و مصلحت آن است كه پيش حارث بن قيس كه دوستدار تو و سالار قوم است و بر او حق نعمت دارى بفرستى و او را از مرگ يزيد آگاه كنى و از او بخواهى كه ترا پناه دهد ، عبيد الله بن زياد گفت راى صواب همين است كه تو گفتى و هماندم كسى پيش حارث فرستاد و چون آمد خبر مرگ يزيد را باو داد و
356 - همچنان كه مىبينيد مطالب تاريخى از هم گسيخته ثبت شده و پيوستگى موضوعات رعايت نشده
326
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 326