نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 228
مىبرد و به هر چيز برمىخورد آنرا نابود مىكرد ، عراقىها به سختى عقبنشينى كردند و به اشتر گفتند مگر نمىبينى پرچم به كجا رسيده است ؟ اشتر پرچم عراقىها را گرفت و پيش رفت و رجز مىخواند كه : « من اشترى هستم كه به دراندن معروف است و من همان افعى نر عراقم » اشتر با مردم شام چنان جنگ كرد كه پرچم و خودشان را وادار به عقبنشينى كرد ، نجاشى شاعر در اين باره چنين گفته است . « پرچم را همچون سايه عقاب ديدم كه آنرا مرد شامى ريزچشمى به شدت جلو مىبرد ، ما براى مقابله با او قوچ عراق را فراخوانديم و لشكر به لشكر آميخته بود ، اشتر درفش را عقب راند و به خواسته و هدف خود رسيد » . كشته شدن حوشب ذو ظليم : گويند ، جندب بن زهير پرچم را گرفت ، حوشب ذو ظليم كه از بزرگان شام بود پرچم شامىها را بدست گرفت و شروع به پيشروى كرد و گروهى از عراقىها را كشت و زخمى كرد ، سليمان بن صرد كه از شجاعان ياران على ( ع ) بود به مقابله او پرداخت كه حوشب كشته شد ، در عين حال عراقىها عقبنشينى كردند آنچنان كه صفهاى ايشان درهم ريخت و دليران ايشان بسوى على ( ع ) كه در بخش ديگرى به جنگ مشغول بود رفتند و باو پيوستند و به جنگ ادامه دادند ، عدى بن حاتم در جستجوى على ( ع ) به جايى كه از ايشان جدا شده بود آمد و چون ايشان را نديد پرسيد و او را راهنمايى كردند و چون به حضور على ( ع ) آمد گفت اى امير مؤمنان اكنون كه ترا زنده مىبينم ديگر كارها آسان است ولى بدان كه من از روى جسد كشتگان عبور كردم تا به حضور تو آمدم و امروز نامآورى براى ما و ايشان باقى نگذاشت . بيشتر كسانى كه در آن هنگام با على ( ع ) پايدارى كردند و به جنگ ادامه دادند افراد قبيله ربيعه بودند و على ( ع ) فرمود اى مردم قبيله ربيعه شما شمشير و زره منيد ، آنگاه بر اسبى از رسول خدا كه نامش ريح بود سوار شد و استر پيامبر ( ص ) را كه معروف به شهباء بود يدك كشيد و عمامه سياه آن حضرت را بر
228
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 228