تلمسانى در پاورقى آمده است ، تا خواننده با مطالعهء متن كلام ايشان بتواند بهتر به مراد دست يابد . ونيز نظرات خاصي كه شارح در برخى از قسمتها داشته ، در پاورقى بيان شده است . در عين حال سعى شده است آن چه در متن مىآيد تماما موافق با شرح عبد الرزاق كاشاني باشد ، مگر در برخى موارد ، ودر اين موارد نيز سعى شد در پاورقى نظر خاص عبد الرزاق بيان شود .
همان گونه كه اشاره شد ، شرح مطالب به صورت مزجى است ، وتوأم با ترجمهء منازل السائرين مىباشد . نگارنده اين شيوهء از شرح را پيش از اين در شرح كتاب شريف نهاية الحكمة [1] به كار بسته است ، وتجربهء موفقى از اين كار دارد . با اين شيوه از شرح مىتوان با عبارات هر چه كمتر ودر حجمى اندك از ألفاظ وكلمات ، خواننده را با دقايق نكات متن آشنا ساخت وفهم مراد ومقصود مؤلف را براي وى آسان نمود . در واقع با اتخاذ اين شيوه ، نويسنده همهء رنجها را بر خود هموار مىسازد تا خواننده در فهم مطلب رنج كمترى متحمل شود . آرى ، نگارش اين نحوه از شرح هر چند دشوار است ، امّا فايدهء آن بسيار است .

[1] نهاية الحكمة كتابي است كه علامه سيد محمد حسين طباطبايى - قدس سره - به عنوان متن درسى در رشتهء فلسفه وحكمت متعاليه براي حوزه هاى علميه در أواخر عمر شريف خود تحرير نمود ، وهم اكنون علاوة بر حوزه هاى علميه در دانشگاههاى ميهن اسلامى ما تدريس مىشود . نگارنده اين كتاب را در سه جلد ، شرح كرد كه توسط انتشارات دفتر تبليغات اسلامى ( قم ) وانتشارات الزهراء ( تهران ) چاپ ومنتشر شد .

18